از یاد رفته
٨ حمل (فروردین) ١٣٩٢
در پیش دوست مردهء از یاد رفته ام
خاک مزار کهـــــــنهء برباد رفته ام
از جور آن طلیعهء شیرین دلفریب
در بیستون غصه چو فرهاد رفته ام
من از قــــفس شکایت بیجا نمی کنم
با پای خویـــش جانب صیاد رفته ام
نامی نگشته ام ز فضایل درین محیط
نا چار در مفــــــــاخر اجداد رفته ام
دلبستهء سراب چو لب تشنه گان شدم
با عرض و داد جانـــب بیداد رفته ام
آواز ناشـنیده ای باشــــــم به گوش غیر
من از گلوی غصه چو فریاد رفته ام
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته