اعجاز جانان

١٢ عقرب (آبان) ١٣٩١

شمس تو روشنایی هر خانه بود و هست

جانها به نور مهر تو پروانه  بود و هست

زاهد به ذکر خویش و مغنی بنای و ساز

هرکس بگونه ای بتو دیوانه بود و هست

هر دل  قریب کــــوی تو مسکن طلب کند

دعوی میان از خود و بیگانه  بود و هست

جمعی کشند عربــــده؛ جمعی سماع کنان

هر فرقه در هوای تو مستانه بود و هست

تصویر این جهان ز مصور گر فته جان

اعجاز کلک حضرت جانانه بود و هست







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نذیر ظفر