تجلی
١ جوزا (خرداد) ١٣٩١
عشق در سینه نهان بود نمیدانستم
نگهت غنچۀ جان بود نمیدانســــتم
جلوه از هر طرفی برق بشارت میداد
همه تقریر و بیان بود نمیدانســـتم
در خط و خال بتان نقش طرب میدیدم
کار نقاش جهـــان بود نمیدانســـتــم
خنده بر زنده گی اهل جنون میکردم
که چنین است و چنان بود نمیدانستم
مکتب عشق مرا درس تجلی آموخت
عمر استاد زمان بود نمیدا نستم
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته