بنال ای نی
٢١ ثور (اردیبهشت) ١٣٩١
بنال ای نی (١)
بنال و ناله یی سر کن
ز سوز دل نوا بر کن
به شیون گوش ها کر کن
که من امشب غمی دارم
که من گنگم و عالم کر (٢)
توان گفتگو در من نباشد
توان جستجو در مردمان این دیار من
همه جُبن اند
همه در انتظار آن فسانه، آن ید بیضا
که باشد کشتی بشکسته شان از موج برهاند
همه بی باورند بر خود
بسی بر خویش میخندند
بسی بر میش میمانند
همی از گرگ نالانند!
نمیدانند
نمیخواهند دانستن
که گرگ از میش میخواهد و میدرد و میگیرد
ولی از شیر میترسد
و هم از هیبت مردان عیار، از جوانمردان
پس این بی باوری از چیست؟
اگر مرد خراسانید
اگر از زاد رستم، نسل آرش، پور سامانید
و یا از کوره ی آن مسگر آزادگانید (۳)
که بر افگند تازی را و بر افراشت دری را
مگر مُردید؟
نه گر مَردید؟
نیاکان شما ها
از زمان دور تا دیروز
چسان پوز جهان خواران گیتی را
به روی خاک مالیدند
پس این بی باوری از چیست؟
پس این میشی گری از کیست؟
مگر دندانک این گرگ این خفاش این کفتار، پولاد است؟
که سرگردان، ز هم پاشان، سر نخ را نمی یابید!
بکوبیدش به گرز رستم دستان
شگافیدش به تیر آرش دوران
و یا با ضرب آن مسگر بپاشانید مغزش را، اگر دارد!
و یا با فهم، با دانش
بسان آل سامان
دست هم گیرید و باهم
راه تدبیری به کار خویش بگزینید
ولی یاران
اگر اینها
از توان ناتوانی شما ها بر نمی آیند
دهن بندید
و آه و ناله و امید بستن بر ید بیضا فروشانید
و سان آن نجس در مذهب هندو (۴)
پذیرید این ره تقدیر خفت را
بسوزانید آنچه از نیاکان بر شما گفتند و میگویند
به آتش بر کشید آن یاوه های زال توسی را!
خَمُش سازید بر آن مردک بلخی چراغش را!
که گویا همرهان سخت عنصر را همی جوید!
نمی یابد، بگوییدش
که بیجا، ره نپیماید
سپس مانید سر بر بالش و وجدان به زیر آن
و سان بره ی نوپا
به پیش پنجه ی گرگان
دومژگان را به هم بندید!
بنال ای نی
بنال و ناله یی سر کن
که من امشب غمی دارم
-----------------------------------------------------------
١ – نام این سروده الهامی است از مطلع شعر بلند شهریار - "بنال ای نی که من غم دارم امشب".
٢ – با الهام از بیت "من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر ** من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش".
۳ – مراد از یعقوب لیث صفار است.
۴ – نجس یا "هَریجَن" نام پایین ترین طبقه در سلسله ی مراتب دین هندوان است که سه طبقه ی بالاتر آنها را نجس میدانند و به آنها دست نمیزنند. خود "هَریجَن" نیز این مقام پست را تصمیم خداوندی و نتیجه ی "کرما" دانسته اعتراضی نمیکند و به آن سر تسلیم فرود میآورد.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
محسن از فارس ایران | 13.05.2012 - 10:55 | ||
بسیار زیبا |
راتب | 11.05.2012 - 08:08 | ||
بلی آقای احمد سیر شما راست میگویید. اما متاسفانه مدتیست که ما دیگر از آن یعقوب ها نداریم و اگر داریم به دست شغاد های خود ما از میان برداشته میشوند. مثلا مارشال فهیم خود همدست حکومتی است که در تبانی با طالبان و پاکستان داود ها و سیدخیلی ها را از سر راه برادران ناراضی کرزی و تیم اوغان ملتش برمیدارد. |
احمد سیر از زرنج | 11.05.2012 - 07:53 | ||
از برکت آن فرزند مسگر خراسانی (یعقوب لیث صفار) خوشبختانه ما امروز به زبان خودمان گپ میزنیم و مانند مصریان زبان مان را از دست ندادیم. |