مـطـیـع
١٠ حمل (فروردین) ١٣٩١
میان قاب سحر عکس گریه های منست
نیاز من به در ذات کبریای منســـــــت
تو قعــی نبود در دلـــم ز دور جهـــــان
رضای خالق محبــوب مدعای منســــت
به اعــتــکاف چــرا جان خود غذاب کنم
که نور ر حـمـت او مشعل سرای منست
حـریم دیـده چســـــان بندم از کرامــت او
تمام هســــتی دو جهان از برای منســـت
مـطـیـع نگـهـت جان پرور ســحر گاه ام
کـه در بـرابـر آلام دل دوای مـنـســـــــــت
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته