سیر گلستانم آرزوست
١ حمل (فروردین) ١٣٩١
عطر شگوفه، نم نم بارانم آرزوست
جشن بهار و گرمیی یارانم آرزوست
اندر بهار غربت ما رنگ مرده است
آن لاله زار بلخ به دامانم آرزوست
در بزم ژنده بالا، وآن شور زایران
راز و نیازی با شه مردانم آرزوست
دلگیرم از سکوت در این موسم بهار
خیز و خروش رود بدخشانم آرزوست
ایدل حکایتی بکن از دَور روزگار
با سعدی باز سیر گلستانم آرزوست
در روز جشن جمشید، یارب ز درگهت
صلح و صفا به ملک خراسانم آرزوست
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته