مهم فراموش گشته، بزرگداشت روز جهانی زبان مادری

١ حوت (اسفند) ١٣٩٠

زبان ها نقش حياتي درهويت آفرینی ملت ها و همزيستي مسالمت آميز انسان ها ايفا می کنند  و عامل  ارزشمندی هستند برای دستیابی به تفاهم و همگرایی، تا جايي که مي توان گفت زبان ابزاري براي ترغيب عمومي جهت دستيابي به خلاقيت، توسعه ی اقتصادي وحفظ دانش عمومي مي باشد و یک خزینه فرهنگی برای ملت هاست. درکل مردم جهان تقریباَ به 6000 زبان متفاوت تکلم می کنند؛ اما بنا به دلایل متفاوت تاریخی، سیاسی و از این دسته... بسیاری از این زبان ها در پرتگاه نابودی قرار گرفته اند، از آن جایی که وظيفه ی اصلي زبان برقراري ارتباط كلامي است اما بار ديگري را نيز بردوش مي كشد كه گاهی مهم تر از وظيفه ی نخستین مي باشد و آن تشكيل يكي از پايه هاي هويت ملي اقوام بشري است. بر اساس حقوق شهروندی، انسان درهرکجای جغرافیای زمین از حق تکلم به زبان مادری برخوردار است . شايد به همين دليل سازمان‌هاي فرهنگي دنيا با ارائه ی كنوانسيون وبيانيه هاي مختلف خواستار حمايت واحياي زبان مادري اقوام مختلف در سراسر جهان هستند. يونسكو به عنوان معتبرترین نهاد فرهنگی سازمان ملل از سال 1999 بدین سو، با نامگذاري روز  21فبروری به عنوان "روز جهاني زبان مادري" و نامگذاري سال 2008 به عنوان "سال بين المللي زبان‌ها "  نقش مهمي در زمینه ایفا کرده است؛ اما درکشور ما برخورد ها با زبان های مادری و غیر آن به گونه ی دیگری شکل گرفته است. برخلاف دیگر کشور های جهان هیچ نوع کار چشم گیری برای رشد زبان ها صورت نمی گیرد و دلیل آن را عدم توجه حکومت می توان به حساب آورد و این که چرا زبان ها درافغانستان در حال پیشرفت قرار ندارند باید افزود که نهاد هایی چون اکادمی علوم  و دانشگاه کابل که دراین عرصه باید کار بکنند،  تا حال حرکت قابل ملاحظه ای  انجام نداده اند.

از آن جایی که با گسترش و فراخی قلمرو دانش و فرهنگ، واژه ها و مصطلحات جدید به میان آمده و ما از سر ناگزیری این واژه ها و مصطلحات را در زبان مادری خود وارد کرده مورد استفاده قرار میدهیم، این امر ایجاب یک فرهنگستان قوی و قابل پذیرش جامعه را می کند که با تأسف در کشور ما اقدام به ایجاد همچون مکانی تا به حال نشده و اینکه بعضی از فرهنگ دوستان کارهایی در این زمینه انجام می دهند آنچنان چشم گیر نیست. تا جایی که من آگاهی دارم نهادی در گذشته به نام "پشتو تولنه" وجود داشته و در حدود تقریباَ پنجاه سال برای باروری زبان پشتو کار کرده است؛ ولی شوربختانه که فرهنگ تعصب و استادگی نابجا در مقابل زبان، مذهب، قوم و بسا مسایل دیگر نگذاشته تا این امر در مورد زبان های دیگر مادری در کشور عزیز ما نیز ادامه پیدا کند.

آنچه پیش چشم است این که با گذشتن زمان و تفاهم ملیت ها در افغانستان هنوز تبعیض  زبانی در این کشور از مشکلات حاد به شمار می رود و راه حلی برای آن تا هنوز دردست گرفته نشده است که بته های خار در شورزار تعصب های پوچ روییدن گرفته و حتا تا شاهرگ های سبز گل های فرهنگ نیز رسیده و کار بجایی کشیده که واژه ی فرهنگ پذیری را با واژه ی فرهنگ ستیزی عوض کرده اند. اگر متعهدانه بنگریم دیده می شود که امروز در سراسر جهان یک حصه بزرگی از بودجه های کشور ها ویژه ی فعالیت ها بالای زنده کردن زبان های باستانی شان قرار گرفته و در مکاتب و دانشگاه ها مضامین اساسی عنوان کرده شده اند ولی ما هنوز در خواب غفلت بسر می بریم.

یکی از گمانه ها این است که شاید این همه بازداشتن توسعه و گسترش زبان های مادری  تبارهای گوناگون باشنده ی افغانستان  به دست سیاست افتاده باشد و از آن جایی که سیاست به گفته ماکیاولی "خواهر و مادر را نمی شناسد" سیاست مداران امروزی ما برای گسترش زبان خودشان هم کاری اندکی انجام نداده اند چه برسد به زبان های مادری اقوام دیگر که در کشور ما زیست دارند.

باید یاد آور شد که برای رسیدن به یک تفاهم زبانی، نقش حکومت و مراکز فرهنگی را نمی توان از چشم انداخت و برای مروج ساختن زبان های مادری درافغانستان بخش های حکومت داری یا سیاست، مذهب، اقتصاد و علم از موثریت عمده برخوردار اند و یک زبان را می توانند از حالت رکود و مرگ نجات دهند اما این روز را در حالی میزبان هستیم که کشور و جامعه ی فرهنگی ما نتوانسته است خود را با معیار های فرهنگ دگراندیشی در باب زبان و بسیاری از موارد دیگر عیار سازد.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



احمد فهیم حیدر