"در سوگ باغ" و "ره خورشید کجاست"
١٩ دلو (بهمن) ١٣٩٠
در سوگ باغ
بـيا به بيکســــيی باغ و راغ گـــريه کنيم
به ملک بی چـمن و بی چراغ گريه کنيم
حـريـم باغ به دســــت کلاغــــهــا افـتـاد
بـيا کـه با جـگر داغ داغ گــريه کـنـيم
به شــــاخ ســـرو و سپـيدار خانة غم شد
به پادشـاهيی خـيلِ کـلاغ گـريه کـنـيـــم
به سـوگ تاک نـشــــيـنيـم و ناله آغازيم
به خاک تاک دوصـد تا اياغ گـــريه کنيم
کــنـون ز باغ به جـز واژه ای نمی بينم
بـيا به واژة تـنهـــای باغ گـــريـه کـنـيـم
کابل، خزان 1375
رة خورشيد کجاست
زندگی يک سفر است
سفر طولانی
من و تو همسفريم
تو مپندار عزيز
که در اين راه دراز
توشه راه من و تو
لقمۀ نان و کمی آب بوّد
***
زنده گی مجموعه ايست
که در آن شعر سپيد است و سياه
شاعری آمد و شعری بنوشت
کس نخواندش،
که سيه بود و درشت
شاعری آمد و شعری بسرود
همه خواندند،
که آن آيت مهر است و وفا
کاش ای همسفرم
تو هم از مهر سخن گويی و از عشق سرود
کاش ای همسفرم
توشه راه من و تو
آيت مهر شود
و حديثی ز وفا
کاش ای همسفرم
منزل ما ره خورشيد شود
***
خانه ام ديرگهيست
از پی روزنه ای
در پی معمار است
دل اين خانة تاريک
به فغان است و صدا
بارها از در و ديوار همين خانه شنيدم که مرا
با دوصد ناله به خود ميخواند
وز پی روزنه ای
هر نفس پای به سر ميکوبد
ناله اش می شنوم
که ز من ميپرسد:
ره خورشيد کجاست؟
***
کاش ای همسفرم
منزل ما رة خورشيد شود!
8 جوزا 1390 خيرخانه، کابل
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
علی امینی | 23.08.2022 - 11:44 | ||
هردو شعر عالی است، قلم تان نویسا باد! من اولی را در فیس بوک گذاشتم با آهنگ زیبای که روی آن درست کرده اند واقعا عالی است. |
ملیحه | 09.06.2012 - 19:12 | ||
عالی بود . من زخود میپرسم ره خورشید کجاست |