ادامه بحث چهارم – بخش دوم

۱۷ میزان (مهر) ۱۳۹۵

«گذشته را نمی‌توان تغییر داد، نه فراموش کرد، نه اصلاح کرد و نه پاک کرد. فقط می‌توان آن را پذیرفت و از آن آموخت.»

علاقمندان رویدادها و جریان‌های نزدیک به یک قرن اخیر کشور، ممکن - سه بحث قبلی و بخش اول بحث چهارم مطرح شده - ما ( تنی چند از جوانان تشنه دریافت حقایق و واقعیت‌های رویدادهای بیش از نیم قرن اخیر کشور ) را در فیسبوک و یا سایت‌های « خراسان زمین » و « گفتمان »، از نظر گذرانده باشند. هنوز جای گفتمان، واکاوی و ارزیابی در بارۀی محتوای هر یک از آن بحث‌ها باقیست. البته در فرصت دیگر به ادامۀ واکاوی آن‌ها، خواهیم پرداخت. اکنون بحث کنونی و چهارمی خویش را تحت نام « جریان شعلۀ جاوید » دنبال می‌کنیم. از اینکه در بحث‌های قبلی آگاهان امور، آنچه لازم به معلومات و آگاهی دهی بود، ما را یاری و همکاری نکردند. خواستیم به شیوه دیگر، گرد آورده های خویش را ( در بارۀی « سازمان جوانان مترقی افغانستان » و جریان مشهور به « شعلۀی جاوید »، پس منظر و پیش منظر آن‌ها )، با خواننده گان گران مایه مطرح سازیم و همزمان محترمانه خواهشمندیم، شخصیت‌های واقف به مسائل، نظریات تعدیلی و تکمیلی خویش را در مورد موضوعات گرد آورده شده - ارائه می گردد، از ما دریغ نه فرمایند...

مطالعات بخشی اسناد و مدارک تاریخی رویدادهای سیاسی بیش از نیم قرن اخیر می‌رساند ... در پی مظاهره روشنفکری سال (1348) خ، تعدادی از سیاسیون جناحهای مختلف درشهرکابل، از جمله تنی چند از اعضای رهبری و کادرهای « سازمان جوانان مترقی افغانستان » محکوم به حس و زندان گردید. به دنبال این رویداد ( حبس و زندان) در سال 1359خ اولین انشعاب در « سازمان جوانان مترقی»، با انتشار مطلبی زیرعنوان « پس منظر تاریخی ... » مبنی بر نقدی بر رهبری وقت سازمان مذکور، بنام « گروه پس منظر» ( از جمله انجنیر محمد عثمان، محمد اسحاق مضطرب « نکارگر»،عین علی «بنیاد»، محمد حسین « طغیان» ...)، صورت گرفت. همزمان با انشعاب و بالا گرفتن مریضی عصبی محمد اکرم یاری - مسئول اول سازمان جوانان مترقی، ناهنجاری‌ها و اختلافات فکری در سطح رهبری آن، بیش از پیش قوت گیرد و بی اعتمادی تشدید یابد. این عوامل سبب شد تا، محمد اکرم یاری موقتاً از کارهای عملی رهبری « سازمان جوانان مترقی » پا – بیرون کشد. در چنین اوضاع و شرایط، بالاثر اسرار و پیشنهاد محمد صادق یاری ( عضو موثر کمیته مرکزی )، داکتر محمد فیض احمد در نشست عمومی 1349خ به عضویت کمیته مرکزی سازمان ( س. ج. م. ا. ) ارتقأ یابد. چنین تصمیم نه تنها، باعث کاهش اختلاف فکری در درون رهبری سازمان نشد، برعکس - به گروه بندی‌های درونی در رهبری افزود و سبب ازدیاد و تشدید اختلاف در دیدگاه های اعضای رهبری سازمان ( س. ج. م. ا. ) گردید. در نتیجۀی تشدید و تداوم اختلافات، جناح داکتر فیض احمد در سال (1351) خ، با ارائه نوشتۀی زیر عنوان « طرد اپورتونیزم در راه انقلاب سرخ به پیش » بنام « انتقادیون » سازمان ( س. ج. م. ا. ) را ترک نمودند و« سازمان انقلابی خلق‌های افغانستان » را ایجاد نمودند. این دومین انشعاب بود که « س. ج. م. ا. » آن را تجربه کرد. با استقرار حاکمیت کودتایی محمد داود در سرطان 1352خ قانون اساسی محمد ظاهرشاه، که در آن از فعالیت احزاب و سازمان‌های سیاسی نوید داده بود تعطیل گردید و به امتداد عدم توشیح قانون احزاب سیاسی از جانب محمد ظاهرشاه، که از آن عمداً پرهیز نموده بود، فاجعه سیاسی بار دیگر، از همین جاه ( تعطیل قانون اساسی ) آغاز گردید وعملاً احزاب و سازمان‌های سیاسی ایجاد شده و یا در حال ایجاد به اختفا رفتند. در چنین فضا و جو سیاسی محمد اکرم یاری، با داشتن مریضی عصبی، در فصل خزانریز سال 1353خ از ماموریت در دستگاه « افغان بیمه » استعفا دهد، شهر کابل را ترک گفت و تا اواخیر سال (1357) خ، در زادگاه اش ( منطقه بزرگ جاغوری ) مصروف کارهای عملی سیاسی از جمله توزیع زمین پدری خویش، به دهقانان بی زمین و کم زمین گردید و خواست با برقراری و پیوند متقابل خویشاوندی با خانوادۀی دهقان محل، به پیوند طبقاتی پدری خود عملاً مقاطعه نماید ( البته به این ترتیب خواسته بوده، به سوالاتی چند - از جمله، زندگی کوتاه مدت خویش به حیث غلام بچه در خانواده محمد ظاهر شاه ، کم و بیش پایان داده باشد ). بالآخره محمد اکرم یاری در رژِم 7 ثور ( ح. د. خ. ا. ) دو بار در جاغوری ولایت غزنی از بستر مریضی گرفتار و به کابل انتقال گردید ( بار نخست از بابت شدت مریضی رها گردید ) و بار دوم - بعد از گرفتاری به تاریخ 7 قوس 1358خ بدون محاکمه اعدام گردید. شماره 4383، شامل فهرست 4500 نفری اعلان شده از جانب رژیم 7 ثور، ثبت می‌باشد که توسط حکومت شاهی کشورهالند به نشر رسید. به این ترتیب فعالیت سیاسی و عملی محمد اکرم یاری پایان پذیرفت. به دنبال انشعاب جناح داکتر فیض احمد، از سازمان ( س. ج. م. ا. ) و ایجاد « سازمان انقلابی خلق‌های افغانستان»، «محفل شمال»، که قبلاً در سال (1352)خ، به ابتکارعبدالمجید کلکانی، پایه گزاری شده بود، این محفل در سال 1353خ با سازمان مذکور پیوست. تشکل‌های یاد شده، صرف به ادغام کمیته های مرکزی یکدیگر اکتفا کرد و به ادغام تشکیلاتی تا سطح صفوف نه انجامید و این مسئله ( تشکیلاتی ) افزون بر تفاوت دیگاه های سیاسی، مشکلاتی را در فردای - کار مشترک آن‌ها به بار آورد. « سازمان انقلابی خلق‌های افغانستان » در سال (1354)خ، کنفرانسی را برای جمعبندی تجارب خویش دعوت نمود. اما کنفرانس به اهداف پیشبنی شده خود دست نیافت و تعدادی به رهبری انجنیر بریالی و داکتر عاکف با انتشار « ایدیولوژی چیست؟» با ( س. ا. خ. ا. ) قطع رابط کردند و « سازمان تدارک و مبارزه برای ایجاد حزب کمونیست » را ایجاد و نشریۀی را زیر عنوان « اخگر» به نشر سپرد، بعدها به همین نام یاد گردید.

کنفرانسی به ابتکار محمد صادق یاری و تعدادی از کادرهای (جریان شعله جاوید) و« سازمان جوانان مترقی افغانستان» در سال 1356 خ، در غیاب محمد اکرم یاری ( در منطقه جاغوری بسر می برد) دایر گردید و« سازمان رزمندگان خلق‌های افغانستان» (سرخا) را پایه گزاری نمودند، با اسقرار حاکمیت هفت ثور 1357 خ، « سرخا » مردم را علیه رژیم 7 ثور به خیزش دعوت نمود، در اثر خیانت یکتن؟ از اعضای رهبری ( سازمان رزمندگان خلق‌های افغانستان) زیادی از رهبری و تعدادی از کادرها آن، به شمول صادق یاری به دام (اکسا) افتید، همه گرفتار شده ها اعدام گردیدید. متباقی به حلقات و دستجات همفکر پیوست. به این تربیب سازمان (سرخا) از هم با شید. 

 

 

 

اعزام هیئت دو نفری، به نمایندگی دو جناح ( داکتر فیص احمد و عبدالمجید کلکانی) در کمیته مرکزی « سازمان انقلابی خلق‌های افغانستان » به کشور چین،غرض ملاقات با نمایندگان حزب کمونیست خلق چین و حکومت آن در خزان 1357خ ( بعد از کودتا 7 ثور) و برخورد دوگانه هیئت مذکور در مذاکره با مقامات حزبی و حکومت چین کمونیست، در برگشت هیئت از کشور چین، انشعاب در « سازمان انقلابی خلق‌های افغانستان » صورت گرفت. جناح عبدالمجید کلکانی با « س. ا. خ. ا. » قطع رابط کرد و در سال (1358)خ، (ساما) را بنیان گزاشت و « سازمان انقلابی خلق‌های افغانستان ) به رهبری داکتر فیض احمد، در سال (1358)خ، به « سازمان رهایی ) تغیر نام داد و با انتشار نشریه ( مشعل رهایی ) به فعالیت خود ادامه داد.

ادامه دارد...

majidpoor2@gmail.com ایمیل فرزاد مجیدپور:  







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



فرزاد مجیدپور