کنفرانس لندن یا فازجدید فاجعۀجنگ وقبیله سالاری بازگشت برویۀ نخست

 

کنفرانس لندن یا فازجدید فاجعۀجنگ وقبیله سالاری درباطلاق سیاسی افغانستان وتوسعۀ آن درمنطقه

 

امید، اضطراب،شکست ونا امیدی های روز افزونی که زادۀ شرایط شوم ایجاد شده  توسط اجانب وخدمتگاران قبیله پرست آنها، درحیات جامعۀ ماست، از گذشته های دورتا امروز همچنان ادامه دارد، وهیچگونه چشم اندازی هم که مبیین گشایش راه برون رفت ورهایی مردم ازین ورطۀ بلا ومصیبت تاریخی باسهم وارادۀ خود مردم ودر نظر داشت حقایق موجود در جامعۀ ما باشد، در امروز وفردا به چشم نمیخورد.

 طرح وتدوین بازی های مختلف ویرانگر وارزش ستیزی که، با استفادۀ سوء از نیازمندی های حیاتی، وانتظارات مردم خسته از جنگ ما،  باالواسطۀ قدرت های بیرونی وایادی ایشان، راه اندازی میگردد، یک تکتیک آشنا وتکراری است که ، هدف عمدۀ آنها اغوای ذهنیت ها در کشور ما وجهان بوده، وهرزمانی هم که نیاز باشد، طرح وتدویر شده میتواند ، که کنفرانس لندن آخرین نمونۀ این گونه بازی ها در روند حیات سیاسی جامعۀ ما ست، که جهان شاهد چگونگی عملکرد های آن، درانکشاف جنگ های جدید، تحت عناوین مختلفی، در امروز وفردای کشورما ومنطقه خواهد بود.

چنانچه از همین اکنون، آگاهان امور نیک میدانند که ، هدف اساسی کار این کنفرانس ، در بعد داخلی آن، تحقق بخشیدن به مرحلۀ جدیدی از رشد و تحکیم حاکمیت تک ملیتی با آوردن مجدد طالبان وحزب اسلامی حکمتیار، یکجا با دیگرحلقات فاشیستی مذهبی جنگسالار،در ترکیب دولت کنونی، یکجا باتشدید جنگها در افغانستان ومنطقه ،وتزئید نا برابری ها درمناسبات متقابل اقوام وملیت های حاکم ومحکوم کشوربوده ، و بعد خارجی آن راهم پیدا نمودن راه های جدید، در جهت نیل، به آرمانهای استراتیژیک امریکا، انگلیس ودیگر شرکای آنها در منطقه وجهان احتوا مینماید، که طبق معمول با هزاران حیله ونیرنگ کثیف، این اهداف پرده پوشی و ماست مالی میشود.

اکثریت مطلق مردم ما، با الهام از تجارب چندین دهه جنگ ونقش آفرینی متجاوزین مختلف، در برهه های مختلف حیات خویش،از همان آغازین مراحل، کار تدارکاتی این کنفرانس ،چندان امید وار، به پیآمد های سازنده ومثبت این بازی تکراری در حیات حال و آیندۀ خود نبودند، واین حقیقت را با نتایج بدست آمده از کنفرانس های قبلی نیک میدانستند که، این بازی ها بیشتر بخاطر فریب مردم ماست، تا علاج دردها ومصائب آنها.

البته کسانی هم، آگاهانه ویا غیر آگاهانه، خوش بین آن بودند که، شاید عدۀ از حاکمان اجیر وبیگانه پرست امروزی، با الهام از تجارب خونین سالیان جنگ، ورسوایی های اخیر نظام قبیله سالاری در کشور، آمادۀ قبول یک سلسله تغییرات درعملکردهای ماورای فاشیستی ومزدور منشانۀ دولت کنونی شده ، بعدازین با تبعیت از خواست اجانب وتمایلات قدرت طلبانۀ قبایلی، باعث تداوم خونریزی وتکثیرنفاق در حیات جامعه نشوند.

در رابطه با کشورهای غربی نیز تصوراتی خلق شده بود که، گویا رهبران سیاسی فعلی این ممالک، بخاطر قانع سازی ذهنیت جوامع خودهم که بوده باشد ، یک سلسله اصلاحات روبنایی را ، دررابطه با حل، پارۀ از مشکلات، وعلاج بعضی از زخم های خونین پدیدار شده در پیکرجامعۀ ما ، طی هشت سال حکومتداری وسیاست بازیهای رسوا و آلوده به فساد دولت حامد کرزی وتیم مافیایی او، زیررهبری مستقیم ایالات متحدۀ امریکا، ناتو وملل متحد، از طریق این کنفرانس، روی دست گیرند که، کارنمایش دموکراسی صادراتی، بالواسطۀ  دشمنان  دموکراسی در افغانستان، بیشتر از این رسوای عالم نشود.

این کنفرانس، در مطابقت کامل با برنامه های کاری خود، وحضورداشت رهبران ونمایندگان سیاسی بیشتر از هفتاد کشور جهان، در روز وجای معینۀ آن دایر گردید، واهدافی را هم که گردانندگان اصلی ، خواهان دستیابی بدانها بودند، موفقانه طراحی وتأیید اشتراک کنندگان کنفرانس برای آنها گرفته شد .

ولی با ثبت وملاحظۀ نتایج حاصله از آن، تاریخ  یکبار دیگرنشان داد که، نه شئونیسم عظمت طلب در کشور ما ، حاضر به تغیر مواضع حاکمیت طلبانه وانحصاری گذشته وامروز خوداست، ونه هم حامیان بین المللی این نظام اهریمنی خواهان تعدیل برنامه های ویرانگر وخانمانسوز خود در منطقه وجهان میباشند.

این حقیقت را با مروری مختصر به پیام وفیصله های این کنفرانس، در دوبخش اصلی وفرعی آن ،ذیلاً میتوانیم ، مورد ارزیابی ومطالعۀ دقیق تر قرار دهیم:

الف – اهداف وفیصله های اصلی :

1- صادر نمودن مجوز رسمی مذاکره واعطای امتیازات به طالبان ودیگر حلقات بنیاد گرای فاشیستی تروریستی، برای دولت حامد کرزی.

2- فراهم سازی زمینه های تقویۀ طالبان  ودیگر گروه های تروریستی از طریق توزیع کمک های مالی وپولی به آنها.

3- جلب مساعدت های مالی وکمک های همه جانبۀ کشورهای ذید خل در قضایای افغانستان ، جهت تمویل صندوق پولی کمک به طالبان

4-  صدور مجوز تدویر لویه جرگه، جهت فراهم سازی زمینه های تغیر در قانون اساسی وبی اعتبار ساختن، نهاد های نیم بند قانونی موجود درکشور همانند شورای ملی یا قوای مقننه، مجلس سنا، شورا های ولایتی  ودیگر نهاد های که طی این هشت سال، با خون بهای عظیم مردم ما، ایجاد گردیده اند.

5- فراهم نمودن پیش در آمد های ،پاکسازی نام رهبران طالبان وحزب اسلامی حکمتیار، از لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل متحد .

6- صدور مجوز جلب وجذ ب بیشتر وآشکارا ترطالبان وجلادان وابسته به حزب اسلامی حکمتیار ودیگر نیروهای عقب گرا وآشوبگر، تحت نام آشتی با مخالفین مسلح دولت، در ترکیب دولت کنونی واهدای امتیازات بیشتر به آنها .

7- فراهم سازی زمینه های بیشتر انحصار قدرت توسط نمایندگان قبایل حاکم در دولت .

8 – پایان بخشیدن به نقش وضرورت پارلمان وقوای مقننۀ موجود در کشور والغای آن در آینده حسب لزوم دید جانبین معامله وقبولی مراجع خارجی .

9- قانع ساختن ذهنیت عامۀ کشور های غربی بر عدم شکست پذیری طلبان وضرورت معامله با آنها از طریق نا دیده گرفتن جنایات حال وگذشتۀ آنها.

10- تفهیم موقعیت حقیقی اقوام وملیت های غیر پشتون، در ساختار سیاسی کشور، به عنوان باشندگان درجه دو وسه، ووادار سازی ایشان به تسلیم واطاعت بی چون وچرا.

11- طرح تکتیکی وهد فمند، مسألۀ بی ارزش بودن وغیر واقعی بودن خط دیورند، در بیانیۀ های سیاستمداران انگلیسی، با هدف فراهم سازی زمینه های تحریک مردم به نفع طالبان وقبیله سالاری از جانب پاسداران نظام فاشیستی موجود،ودیگر حلقات شئونیستی درداخل وخارج از کشور .

12- رسمیت بخشیدن به سیاست اربکی سازی دولت کرزی  ومسلح نمودن قبایل دو طرف خط دیورند.

13- اعلان جنگ جدید با استفاده از ادبیات صلح، وکشانیدن پای طالبان منحیث نیرو های تازه نفس این جنگ ، دریک محاسبه دیگر استراتیژیکی که مکمل استراتیژی های ماقبل آن است .

 ب – اهداف وفیصله های فرعی ومجازی :

1- طرح درغین خروج قوای خارجی از افغانستان که، ناقض اظهارات قبلی رهبران امریکا وانگلیس، مبنی بر باقی ماندن طولانی مدت، نیروها ی نظامی آنها تا حدود چندین دهه بوده، وبا وخامت روزافزون وپلان شدۀ اوضاع در کشور، هیچگونه زمینۀ تحقق وعملی شدن آن وجود ندارد.

2- سپردن بیشتر امور امنیتی کشور به اردو وپولیس اجیری که کلمۀ ملی در پساوند نام شان علاوه گردیده، ودر صورت قطع شدن معاشات ماهوار دالری، خود بزرگترین عامل بی ثباتی وچپاول در کشورشده میتواند.

3- افزایش عددی اردو وپولیس اجیر تا حدود سه صد هزارنفر،طی چند سال آینده، که مصارف روز مرۀ این ماشین جهنمی خود بلای دیگری بر پیکر نا توان کشور ومردم ما بوده، ومردم مارا برای مدت های مدیدی که عمر چندین نسل را در برخواهد گرفت، زیر بار پیکر، این غول دالر خور نگه خواهد داشت.

4- تقسیم مساویانۀ، حق مصرف کمک های خارجی بر اساس معادلۀ پنجاه پنجاه میان دولت کرزی و قدرت های بیرونی، با تفویض صلاحیت بی قید وشرط مصرف آن در ساحات ومناطق دلخواه قبیله سالاران، طوریکه تا اکنون هم بیشتر از هشتاد فیصد این کمک ها در مناطق زیر نفوذ طالبان به مصرف میرسید، ولی کافی شمرده نمیشود!!!

5- افزایش کمک ها به رشد وانکشاف اهداف وساحات غیر نظامی که ، مسلماً بازهم به ارسال مواد غذایی، دارو ودیگر امتعۀ مصرفی، تا سرحد آب آشامیدنی، تولید شده در کشور های دیگر اختصاص خواهد یافت وجامعۀ ما از حالت مستهلک به مولد خود کفا، هر گز مبدل نخواهد شد .

6- تحکیم وتقویۀ نظارت بر چگونگی مصرف کمک های خارجی که مسلماً روی چگونگی مؤثریت این کمک ها در انکشاف جنگ ها واز بین بردن زیر بنا های اقتصادی، از طریق توزیع کمک های غذایی واستهلاکی دربین مردم ، و مساعد سازی زمینه های رشد سر مایه گزاری خارجی وتجاری روی کالا های استهلاکی و وارداتی تولید شده در خارج تمرکز خواهد یافت 7- مساعد سازی زمینه های بیشتر اجیر سازی مردم ، از طریق ترویج فاقه وبیکاری و مجبور ساختن ایشان به قبول نوکری در اردو ویا پولیس .

8 – فراهم سازی زمینه های بیشتر چپاول دارایی های کشور ما تحت نام سر مایه گزاری خارجی .

9- ترویج فساد با شعار مبارزه بر علیه فساد، ونا دیده انگاری نیرو های اصلی ترویج وازدیاد فساد در جامعه ، که ریشه در مشارکت برادر وار چپاولگران خارجی ومزدوران داخلی آنها دارد.

10- سلب اعتماد مردم در رابطه با بهبود زندگی وحقیقت دموکراسی ودیگر مفاهیم مقدس انسانی در جوامع بشری .

   

دقت وتوجه به فیصله های این کنفرانس، واضحاً نشاندهندۀ این واقعییت است که ،اسیر کنندگان داخلی وخارجی مردم ومیهن ما به هیچ وجهی خواهان خاتمه بخشی به بد بختی های موجود درجامعۀ ما نبوده، وتا جاییکه گنجایش دارد به جنایات خود ادامه میدهند.

چنانچه تدارک زمینه های کنونی اعادۀ قدرت طالبان از طریق راه اندازی مانور های مختلف در مقیاس جهان ومنطقه، وتفویض آشکارصلاحیت هر نوع معامله، با آن نمایندگان وحشت وبربریت ، به تیم فاشیستی کرزی، وباز گردانیدن،مجرای حل موضوع افغانستان ، مکرراً به استخبارات پاکستان، وسپردن دوبارۀ سرنوشت مردم مظلوم به دست طالب والقاعده ، خود تداوم همان جنایات قبلی به شکل وآرایش جدیدی است که، در حال اجرای خود، جهت نیل به اهداف استراتیژیک بعدی اشغالگران، با استفاده از وجود قبیله پرستان در کشور ما قرار دارد، که نتیجۀ نهایی آن بازهم اشتعال بیشتر جنگ ها وتباهی مردم ما ودیگر کشورهای منطقه خواهد بود.

این است آن دست آورد های سیاه وننگینی که کنفرانس لندن برای مردم ما به ارمغان آورده ، وآقای کرزی جهت پیاده نمودن آنها در عمل، همچون سیماب بی قرار، ودایما در بین پاکستان، عربستان، المان، لندن ودیگر مراکز تصمیم گیری اساسی در حرکت است، ولی مردم ما دیگر آن راه تسلیم ورضا را به پشت سر نهاده اند ونیک میدانندکه حق هر گز داده نمیشود بلکه گرفته میشود.!!!!

 




توردیقل میمنگی
4 فبروری 2010
  
  
Copyright © 2005-2010 www.khorasanzameen.net