نسل نو توطيه و بازي در شمال - بخش پنجم بازگشت برویۀ نخست

گزارش ويژه از شمال

 ابعاد و عوامل جنگ در شمال

خارجي ها: اتفاق شگرف و مشكوك11 سپتامبر باعث گرديد تا امريكا بهانه‌ي مناسب حمله به افغانستان را پيدا كرده و پاي كشور هاي زيادي را براي از بين بردن تروريست ها در لانه ها و پرورشگاه هاي اصلي شان نيز بكشاند. همين بود كه كشور ما براي نخستين بار در بستر حضور و فعاليت هاي گسترده نظامي و سياسي ده ها كشور قرار گرفت. اگرچه به باور دانشمندان داخلي و خارجي اين كشور به نسبت موقعيت و اهميت استراتژيك اش هيچگاه از ساحه ي بازي ها و برنامه هاي كلان كشور هاي بزر گ و همسايه دور نبوده و سرنخ دوام آتش جنگ، ويراني، آوارگي و فقر در اين كشور به دامن دستگاه هاي استخباراتي، اقتصادي و سياسي همين كشور ها بر مي گردد. در همين سال هاي نه چندان دور اين كشور تاوان هاي سنگين دو حمله بزرگ؛ يكي از شمال و ديگري از جنوب را پرداخت و هنوزهم در تبعات و كابوس گذر از پيامد هاي مهلك آن ها دست وپا مي زند. اما اشغال اين كشور توسط امريكا و ناتو -رقيب استراتژيك در دوران جنگ سرد و اكنون روس ها- ابعاد گنگ و وسيع، برنامه هاي برون مرزي و فعاليت هاي دوگانه، اين حضور را استثنايي و ديگرگونه رقم مي زند. اكنون كشور هاي خارجي به ويژه امريكا از زاويه هاي مختلف تسلط  دارند. فضاي اين كشور در اختيار شان قرار دارد، افراد زياد شان در بخش هاي سياسي فعاليت مي كنند، دستگاه هاي استخباراتي شان به قولي در دروني ترين زواياي زندگي مردم نفوذ كرده و در عزل و نصب افراد و در ايجاد ساختار هاي نو دست باز و تعيين كننده دارند.... در طول هشت سال حضور گسترده كشور هاي قدرتمند، ما شاهد عملكرد ها و برخورد هاي چند چهره و متناقض زياد اين كشور ها در قضايا و تحولات كشور بوديم؛ برخورد هاي متناقض با دولت، با چهره هاي سياسي، نيرو هاي جنگجو، با احزاب و...

در ماه هاي اخير كه اوضاع شمال رو به وخامت گذاشته و صد ها نيروي جنگجو با امكانات و تجهيزات بالا در مناطق گوناگون آن به سرعت نفوذ مي كنند، نقش اين كشور ها در تحولات اخير شمال و عبور هزاري شورشيان و گسترش جنگ به اين مناطق چه خواهد بود؟ اتهام هاي كه از طرف هاي مختلف، به اين ها وارد مي گردد، بر كدام منطق استوار است؟ البته روي بحث ما در اين جا متوجه سه كشور (پاكستان، انگلستان وامريكا) است كه بيشترين سهم را در بحث ها و تحليل هاي اوضاع شمال از آن خود كرده اند. شايد در فرايند كالبد شگافي و تجزيه زواياي متعدد ناامني و وخامت رو به سربالاي شمال، دست هاي زيادي دخيل باشند؛ اما ظاهرا بر پايه تجربه هاي گذشته و شواهد موجود، اين سه كشور هستند كه ميدان دار اوضاع شمرده مي شوند. اكنون در احوال كشور و به ويژه شمال، منافع كشور ها و گروه هاي مختلف در تقابل و گاهي هم در برخي موارد در همسويي قرار دارند. اين چند گونگي و دخالت دست ها و طرف ها است كه اوضاع را به سطح پيچيده و خطرناك كشانده و فضاي تاريك و گنگ را شكل داده است.   

پاكستان

كشور پاكستان پيشينه‌ي درازي مداخله حتا به اندازه عمرش در امور افغاستان دارد. فرايند مداخله ي اين كشور در مقاطع زماني، در رنگ و چهره هاي مختلف نمود يافته و طوري كه ديده مي شود، سايه ي سياه خود را هيچگاه از روي مردم ما دور نكرده است. بلوغ چشمداشت و مداخله پاكستان را مي توان در هيات گروهي به نام طالب جمع كرد كه از شكم دستگاه هاي استخباراتي و اهداف استراتژيك سياست مداران آن بيرون شد. در شكل دهي و راه اندازي اين گروه، پاكستان تلاش هاي زيادي كشيد، خطوط مختلفي را رسم كرد، نقطه ي پرگاري زيادي را دور زد، مهره هاي فاشيستي و لابي متعدد را جمع كرد، خيال ها و آرزو هاي بلند پروازانه و درازمدت را در پشت آن توجيه نمود، كسان و دستگاه هاي مهم را در واشنگتن در كاخ سفيد قانع كرد، پول و امكانات "به هزار مشكل فراهم كرده ي برخي سران كشور هاي عربي" را به دست آورد. در واقع طالبان…مركز ثقل اهداف و نقطه ي صد اميد اين كشور در طول برنامه هاي استخباراتي و سود جويانه اش در بيرون از مرز هايش به ويژه در افغانستان محسوب مي گرديد. به همين خاطر است كه پس از هشت سال شكست و نابودي طالبان و افتيدن تشت رسوايي پاكستان از بام وحشت و ترور، تا هنوز عنان فعاليت هاي آن ها را در دست دارد و از دوباره روي صحنه آمدن و اگر نشد از شريك شدن شان در قدرت دفاع مي كند. بناً پاكستان در تلاش است تا با استفاده از هر زمينه‌ي ممكن، دست پرورد هاي خود را كمك و ياري كند. چرا اگر دامن اين گروه در افغانستان برچيده شود، تمامي اهداف و منافع دراز مدت آن نابود گرديده، سود ها و امتيازات بزرگ اش به خاك يكسان مي شود.

تحليلگران پاكستان را در نا امني هاي روز افزون شمال كشور يكي از محور ها دانسته، دلايلي را هم براي توجيه حرف هاي خود سرهم مي كنند؛ اما تمامي اين بحث ها يكدست و همسو نيستند. رييس جمهور و اطرافيان آن در تازه ترين اظهارات شان اين كشور را پاك از اين غرض ها و سالم از اين مرض ها پنداشتند و حضور يكبارگي و گسترده نيرو هاي شورشي را به دست هاي نيرومند و هواپيماهاي كشور هاي ديگر حوالت فرمودند.

اما مساله به اين سادگي كه بزرگواران مي فرمايند نيست. بر پايه ي دلايل منطقي مي توان رد پاي روشني عوامل و اهداف پاكستان را در لايه هاي خشونت شمال دريافت و دست خون آلود دستگاهاي استخباراتي آن را از ميان دست هاي مغرض ديگر برجسته پيدا كرد:

 

- طالبان به هر صورتي امروز به دستگاه هاي سياسي، استخباراتي و مذهبي در پاكستان، بيشتر از هر آدرس ديگر منتسب اند و در نزديكترين فاصله و تعريف شده ترين رابطه، منافع اين كشور را نسبت به كشور هاي حامي گذشته و حال خود تامين مي كنند. اين مساله به دلايل مختلف قابل هضم و فهم است و سياست مداران كهنه كار پاكستان نيز بيشتر از هر طرف ديگر حساسيت و ظرافت موضوع را درك مي كنند. از طرف ديگر پروژه‌ي هاي تسليم داده شده پاكستان به اين گروه حالا به شكل ناتمام در دستان آن ها در كوه هاي افغانستان دور مي زند و نام و ننگ اين كشور به شمار مي روند. اين پيوند فشرده پس از افشاي نقش پاكستان در تولد و شكل گيري طالبان در سطح بين المللي به وجود آمد و حالا اين كشور به هر قيمتي، كه تلاش مي كند تا اين گروه باقي بماند و رابطه اش به آن ها محفوظ باشد. بار ها مسوولين بلند رتبه ي ملكي و نظامي پاكستان از سهم دهي و شريك ساختن آن ها در ساختار قدرت افغانستان حرف زده و يگانه راه حل مشكل امنيتي را آمدن شان در دولت دانستند.

در اين ميان پاكستان سخت علاقه مند است تا گروه خود ساخته اش در مناطق مختلف افغانستان نفوذ داشته باشند و اوضاع را در كنترول خود بگيرند. اين كار اگر در مناطق شمال هم تحقق بپذيرد، چند گام اين ها را به حاكميت نزديك كرده و منافع پاكستان را زنده تر مي كند.

- جنرال هاي پاكستاني هيچگاهي شكست هاي مكرر و مفتضحانه‌ي ماشين جنگي و استخباراتي كشورشان را در شمال افغانستان در زمان طالبان از ياد نمي برند و هنوز مقاومت جانانه مردمان اين مناطق و تاكتيك هاي خيره كننده ي سردار مقاومت، شهيد احمد شاه مسعود در برابر هزاران نيروي نظامي خارجي، خواب راحت را از چشمان شان ربوده است و پيوسته در گوش هاي شان فرياد مي گردد. پاكستان براي انتقام گيري از مردم اين مناطق گروه بهتر و آماده تر از نيروي طالبان كه خود شان طعم طلخ شكست را از اين مناطق نيز چشيده اند، نمي يابد. امروز و فردا؛ در هر زماني بايد آتش جنگ را در اين ولايت ها شعله ور نگه دارد تا از يك طرف اين مامول برآورده گردد و از طرف ديگر اهداف متعدد آن كه بعداً برشمرده مي شود، محقق گردد.

- هند پس از بين رفتن حكومت طالبان كه ساخته‌ي رقيب بومي و جيوپولوتيك اش بودند، زمينه هاي مناسب يافت تا در صفحه‌ي پس از11 سپتامبر، در سايه ي قدرت هاي بزرگ، در افغانستان نقش خوب بازي كند و در بازسازي اين كشور نسبت به رقيب اش خوبتر بدرخشد. طوري كه ديده مي شود، واقعا دولت هند در اين هدف نسبت به پاكستان پيشي گرفته و به مراتب خوبتر و نيك نام تر درخشيده است. در اين وقت ها اگر دولت مردان افغانستان در زمينه‌ي همكاري هاي اقتصادي... خصوصاً از كشور هاي منطقه در افغانستان صحبتي كنند، حتما هند در صدر لست قرار مي گيرد. هند در سال هاي اخير سرمايه گذاري هنگفتي را در بخش هاي گوناگون در افغانستان كرده و از دامنه‌ي نفوذ گسترده برخوردار شده است. اما پاكستان كه افغانستان را به حيث بستر نرم و آماده براي عوامل اقتصادي، سياسي و استخباراتي خويش تلقي مي كرد، از نفوذ گسترده هند در لايه هاي مختلف در اين كشور به شدت عصباني است. به همين مناسبت است كه تحليلگران مي گويند، هند و پاكستان جنگ و بازي هاي خطرناك خود را حالا در افغانستان راه انداخته اند. حمله‌ي "استراتژيك" ديروز در نزديك ترين فاصله با سفارت هند در رو به روي دروازه ي عمومي وزارت امور داخله افغانستان و پس اظهارات غير متعارف مقامات هند مبني بر دست داشتن مستقيم عوامل پاكستان در اين حمله و همچنان انفجار هاي نيرومند متعاقب آن در پاكستان به معناي دوام گرم و شعله آگين اين بازي در كشور ما است. در اين حال برخي تحليلگران به اين باور اند كه پاكستان هراس دارد كه هند با سرمايه گذاري و برنامه ريزي در مناطق شمال كه دشمن عوامل پاكستان در افغانستان به شمار مي روند، از اين مناطق به ضد منافع اش در افغانستان و در منطقه استفاده نكند و نفوذ هند در اين مناطق حتماً به ضرر درازمدت اين كشور منجر مي شود. پاكستان با وارد كردن گرو هاي متعدد شورشي به اين ساحات تلاش مي كند، تا زمينه هاي فراهم شده براي هند را از بين ببرد.

- دستگاه هاي گوناگوني در پاكستان وجود دارند كه در باره ي گسترش اسلام گرايي افراطي به كشور هاي همسايه به ويژه به كشور هاي تحت نفوذ شوروي سابق، در تباني نزديك با حلقه هاي افراطي در كشور هاي عربي برنامه ريزي مي كنند. اين موضوع سال ها پيش در جريان جنگ سرد شكل گرفته بود و نيز يكي از اهداف كلان به وجود آوردن طالبان در دايره ي آن جا پيدا كرده بود. اما اين هدف بلند پروازانه با شكست طالبان و نيرو هاي القاعده در مرز هاي افغانستان باقي ماند و فقط سموم آن به كشور هاي آسياي ميانه و قفقاز رسيد كه طراحان اين مساله را قانع نمي كرد. امروز تلاش جدي صورت مي گيرد تا از طريق نيرو هاي چند مليتي جنگجو كه به تازگي از مناطق مختلف در پاكستان و جنوب افغانستان به شمال انتقال داده شده اند، اين محموله را به سرزمين هاي موعود نزديك كنند. حضور گسترده نيرو هاي جنگجوي ازبكستاني، چچيني و تاجكستاني در شمال افغانستان كه هم مسوولين دولتي آن را تاييد كردند و مردم محلات، مي تواند به حيث مصداق اين مساله مطرح باشد. بناً يكي از هدف هاي پكستان در شعله ور كردن جنگ در مناطق مرزي با برخي اين كشور ها همين موضوع است.

- پاكستان و عوامل آن در افغانستان، تا هنوز از حضور و جايگاه كليدي اعضاي جبهه متحد و همراهان قهرمان ملي كشور در بخش هاي مهم دولت افغانستان، به حيث شكست دهنده ي اهداف استراتژيك اش عصباني و حتا متاثير هستند و اين نگراني را بار ها سياست مداران آن از مجاري مختلف بروز دادند و در رسانه ها نيز بازتاب مكرر داشت. اخيراً در دومين انتخابات رياست جمهوري افغانستان يكي از همسنگران شهيد مسعود و اعضاي اين جبهه به استقبال گسترده مردم و به ويژه مناطق شمال مواجه شد و بالاترين راي را نيز از همين ساحات به دست آورد. اين خوش درخشيدن ها و زمينه هاي كلان اجتماعي پيدا كردن ها، به مزاح و سياست پاكستان خوش نمي خورد و همخواني ندارد. بناً پاكستان توسط حلقه هاي در درون و در بيرون دولت افغانستان تلاش مي كند، اين مناطق را ناامن ساخته و حضور عوامل خود را تقويت بخشد. همين حالا فعاليت هاي مسلح سازي وتشجيع افراد و گروه هاي مربوط به يك حزب مشخص توسط پاكستان و حلقه هاي بربوط به آن در سختار دولت افغانستان، در ولايت هاي شمالشرقي كشور به شدت ادامه دارد كه گسترش اين پروسه منجر به درگيري ها و حادثه هاي خطرناك ديگر خواهد گرديد.

 - تغيير راه اكمالاتي نيروهاي خارجي از پاكستان به روسيه- ازبيكستان-تاجكستان كه ماهوار ده ها مليون دالر به جيب دولت پاكستان مي ريخت، يكي از عوامل گسترش ناامني در شمال افغانستان به شمار مي رود. اين تغيير جغرافياي اكمالاتي، چند ضربه ي كلان داخلي و بين المللي به اين كشور وارد كرد كه دو مورد آن مي تواند برجسته نمايد: يك، پاكستان در نزد جامعه‌ي جهاني به حيث يك كشور بي ثبات و مامن گاه و پناه جاه نيروهاي دهشت افگن پذيرفته شد و اين كار به نحو انتقام كشور ها را از دستگاه هاي نظامي پاكستان نشان مي دهد. در اين صورت دولت پاكستان كه يكي از دولت هاي شكنند و بي ثبات از نگاه سياسي در منقطه است، ضرر مي بيند. دو، دولت پاكستان كه به نسبت مشكلات جدي اقتصادي به امكانات پولي...نياز دارد، از دست دادن لقمه ي بي تكليف و خوش مزه برايش سنگين تمام مي شود. بناً به گفته‌ي كار شناسان، پاكستان مي خواهد با ناامن كردن مسير تازه باز شده‌ براي عبور وسايط اكمالاتي، به امريكا و متحدين اش نشان دهد كه اين مسير براي كارهاي شما به مراتب ريسك آور تر نسبت به پاكستان خواهد بود و شما بايد دوباره به جاي اصلي تان برگرديد. يكي از اهداف مسوولين دولت پاكستان در امن نشان دادند و ادعاي شكست نيرو هاي مخالف و كاهش ناامني ها در خط سابق اكمالاتي نيز در همين نقطه دور مي زند و در رسانه ها هم بيشتر همين جنبه برجسته مي گردد. 

 - اخيراً پس از ماه ها ناامني و گسترش جنگ و حضور انبوه نفرات طالبان و گروه هاي جنگجوي خارجي در شمال، جناب سلطان، فرصت را مناسب يافته، حرف هاي را به ترس و لرز از آستين كوتاه خود بيرون كشيد ولي شگرف بود كه در ميان اين "تازه ها" نه تنها از پاكستان چيزي بيرون نيامد كه در پرسشي خبرنگاري به سرعت از دست نداشتن پاكستان صدا زد. اما آقاي كرزي در آن حرف هاي لرزانش خوب مي فهميد كه چه مي خواهد بگويد و كي را مي خواهد نشانه رود و منظور ويژه او از اين نسبت دادن ها چيست. ماهيت اين مساله را ما و همه مردم نيز مي فهمند كه چيست اما اين جا از شرح و تحليل آن مي گذريم و فقط نقش پاكستان را در اين مورد دنبال مي كنيم. پاكستان به روي دلايلي كه قبلا ارايه گرديد و نيز حساسيت اوضاع در آن كشور، به هيچ صورت نمي تواند از دامنه‌ي جنگ هاي جديد در شمال بيرون بماند. دولت مداران پاكستان جدا از اين كه چقدر در تار هاي تنيده خود و در عصيان هاي فرزندان ناخلف شان گير مانده اند، به شدت تلاش مي كنند تا روي اهداف استراتژيك گذشته‌ي  خود كار كنند و گسترش ناامني در شمال بخشي آن خواب هاي بلند پروازانه نيز مي تواند تلقي شود. عبور به سلامت جنگجويان از سرحدات و مناطق قبايل نشين پاكستان به مناطق شمالي كشور بدون حمايت استخبارات اين كشور و دستگاه هاي مذهبي قهري آن نسبت به اين بخش كشور، پذيرفتني نيست و اين پافشاري به لعن و طعن مواجه خواهد شد.

- بخشي بزرگي از تلاش هاي دستگاه هاي استخباراتي و نيرو هاي موثر مذهبي پاكستان در گسترش انتقال جنگ و خشونت به مناطق گوناگون افغانستان بر مي گردد به انگيزه هاي انتقام جويانه آن ها از نيرو هاي خارجي، خصوصاً از نيروهاي امريكايي در كشور همسايه مسلمانشين شان. پاكستاني ها در اين كار چند هدف را همزمان دنبال مي كنند: نيرو هاي كفري در كشور مسلمان و برادرشان حمله كرده است و بايد در هر گوشه ي اين كشور در برابر شان جبهه باز كرد، پاي شان را به مناطق مختلف كشاند، گستره‌ي كارشان را وسعت داد و در ساحات متعدد به منافع شان ضربه زد و سرانجام مسووليت ديني خود را در اين قسمت ادا نمود. دو، انتقام از دست دادن هزاران نيروي جنگي، مناطق فعاليت خود، بمباران هواهي شهر هاي پاكستان و سرانجام بي مهري هاي اخير امريكا را نسبت به كشور شان بايد از نيرو ها شان در افعانستان گرفت و براي فعلاً، بهترين گزينه و ابزار همين گروه هاي شورشي آماده هستند كه مي توانند به نيابت از آن ها با گسترش جبهات درگيري و گسترش جنگ به ولايت هاي مختلف انتقام شان را بگيرند و در ضمن وسعت يافتن جنگ در افغانستان به جزيه دهي بيشتر امريكا به دولت پاكستان رقم مي بخشد كه در واقع به نفع اقتصاد ويران اين كشور تداوم مي يابد.



سيد يعقوب هوشمند
12 اکتوبر 2009
  
  بخش یکم
  بخش دوم
  بخش سوم
  بخش چهارم
  بخش ششم
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net