نسل نو توطيه و بازي در شمال - بخش سوم بازگشت برویۀ نخست

گزارش ويژه از شمال

 ابعاد و عوامل جنگ در شمال

انتقام، گستره و ماهيت: افغانستان كشور انتقام و مفاهيم از اين جنس است. در اين كشور به اندازه تمامي انتقام و نفرت هاي دنيا نفرت و انتقام توليد مي شود. انتقام، نفرت و خشونت در اين مرز وبوم بيشترين اقبال و فرصت را براي زندگي و دوام داشته است. انتقام و حذف در اينجا بر علاوه‌ي داشتن رنگ بو هاي از جوامع و مردمان ديگر، جلوه ها و گونه هاي مختلف دارد و در هر جا و هر وجودي متظاهر و متشخص است. اين جا حركت ها و تصميم هاي انتقام جويانه، بسياري وقت ها در محل و مورد خودش استفاده نمي گردد. كسي چيزي اش را در حادثه ي طبعيي از دست مي دهد؛ حتماً بايد انتقام آن را از ديگران و جامعه بگيرد. كسي خانه اش را در بمباران هوايي از دست داده، كسي از وظيفه اش افتيده، قومي به حقوق شان نرسيده اند و...تاوان سنگين واكنش و غضب آن را در كل فضاي عمومي و منافع جمعي بر مي دارد. مردمان اين سرزمين حتا انتقام شكست ها و مشكلات خود را به غير از ديگران از خود مي گيرند؛ زندگي و آبروي خود را براي انتقام گيري از خود در معرض ليلام و نابودي مي گذارند. در اين جا، چند ماه به دنبال پيدا كردن وظيفه ي عادي مي گردي، در ده ها دروازه ي رياست و زارت آبرو و غرور جواني ات از بين مي رود تا انتقام مبارزه و فداكاري و ايستادگي در برابر بي عدالتي تاريخي كساني از قوم ات را بگيرند. عساكر جوان شمالي به قصد به ميدان هاي جنگ در هلمند و... فرستاده مي شوند و ناجوان مردانه در آن صحنه ها تنها گذاشته مي شوند و اسير دستان بي رحم جلادان طالب و... قرار مي گيرند، تا تاوان آمدن به صفوف ارتش و پوليس را بپردازند و انتقام آن ها را از مادران و پدران فقير شان بگيرند. در اردو، پوليس، ادارات دولتي و... مورد بي و غضب عجيبي قرار مي گيري تا فوران انتقام خواهي در كساني فروكش كند و دلشان در همين حدي از بروز انزجار هم آرامش گيرد.  

آگاهي، حرفي جالبي در اين مورد مي گفت، تاوان سنگين  و خسارات جانكاه آمدن فقط نام  شهيد احمد شاه مسعود را در مقدمه قانون اساسي مردم مي پردازند و دهان آتش جنگ و خشونت هنوز به خاطر باز است و قرباني مي گيرد كه چرا چند نفري از ديگر...القاب مارشال، جنرال....را با خود يدك مي كشند. چرا كه ديگران در ادارات دولتي به نام هاي اين آن ديده مي شوند. چرا كساني از چند فيصد امتيازات سياسي برخوردار اند و دعواي بودن و فيصدي و حقوق را مي كنند. كسي ديگري مي گفت ما بايد تاوان و خطر هاي ده ها سال شكستن ساختار سنتي قبيله يي قدرت و نظام را بپردازيم كه تا هنوز به اشكال مختلف برادران ما در جنوب و اينك در شمال مي پردازند. چند سال حكومت پيش از طالبان مقصر اصلي اين انباشت نفرت و حركت هاي انتقام جويانه و دستاويز و سنگ زيرين گردش و گسترش  خشونت و  قتل در شمال كشور است. براي اين كه تبادله قدرت را از دايره‌ و سكوي باور هاي فزون و تماميت خواهانه پايين انداخت و مفهوم و اعتبار چند قرنه‌ي قبيله‌ي آن را در بايگاني تاريخ سپرد. بلي پيامد كشنده انتقام اين ها را بايد مردم بي همه چيز، عدالت، دين، انسانيت، آزادي و استقلال در اين سرزمين بپردازند. پاكستان بايد انتقام شكست مفتضحانه ي خود در جنگ دوران طالبان را حالا از مردم جنوب و شمال بگيرد. اين كشور بايد انتقام حضور رقيب بومي خود هند را در افغانستان از افغانستاني ها بستاند و آن ها را به روز سيه ي فقر، غم و سربري بكشاند و ايران، امريكا، روسيه، هند نيز....

 ما خداي نا خواسته هيچ گاهي براي فقر، درد و بيچارگي مردم جنوب كه برادران ديني ما هستند به چشم انتقام، رضايت و خوشحالي نگاه نكرديم و درعين حال چنين برخورد و انديشه را ولو از هر آدرسي كه بروز كند، بيرون از دايره‌ي آموزه هاي متعالي ديني خود مي دانيم ومرتكبين آن را مجرم و قاتل و...مي شماريم. بمباران هوايي به روي هموطنان ما در هلمند، ارزگان و قندهار به شدت مايه تاثر و انده ما بود واست و كشته و آواره شدن زن و طفل حنوبي به حيث خواهر و برادر، ما را در غم بزرگ مي نشاند. حالا ما به افراد و سياست مداراني كه از اين صحنه ها استفاده‌ي ابزاري و انتقام جويانه مي كنند كاري نداريم و طوري كه پيشتر گفتم آن را از هر آدرس و قومي كه باشد، غير اسلامي و انساني مي دانيم. وقتي من چندين بار از طريق رسانه ها و جا هاي ديگر شنيدم كه سياست مداراني مي گفتند، در جنوب هر قدر كشته مي شود پشتون است و هرقدر خانه خرابي، دربدري و قتل جريان دارد بازهم در مناطق پشتون ها است و اين همه خسارت و مشكلات را مي بينند و چرا در جاهاي ديگر نيست و در آن جا دروازه هاي مكتب و... باز است و در اين جا همه چيز درهم و هم برهم است، به خود لرزيدم و به ياد سرنوشت تاك هاي انگور، زمين هاي سوخته، نسل كشي، بي عفتي و تراژيدي دوران طالب و ده ها سال پيش از آن، در مناطق شمالي افتيدم.

وقتي گرداننده‌ي مناظره‌ي انتخاباتي در تلويزيون ملي در قسمتي از آن، به جديت پرسيد كه جنگ چرا هميشه در مناطق پشتون نشين متمركز بوده و چرا در اين مناطق قتل و كشتار از پشتون ها صورت مي گيرد و آيا اين مشكل را در خود آن ها مي بينيد و... رد پاي يك باور و انگيزه ي كلان ديگري را در پشت سر آن جمله ها يافتم.... همين حالا در درون و بيرون نظام كسان و حلقه هاي وجود دارند كه جدا از اين كه در بسياري از بي عدالتي ها، تقسيم ناعادلانه كمك ها و در توزيع نابرابر امكانات و فرصت ها پس از جلسه بن و آمدن فضاي نو در كشور مقصر و محور اصلي هستند، در پيشبرد، عملي شدن ، برنامه ريزي و سرمايه گذاري انساني و مالي بسياري از پروژه هاي خطرناك قومي و انتقام گيرانه نيز دست دارند. از ادامه ي جابه جايي كوچي ها و... به صورت پروژه يي حمايت مي كنند. در تعقيب و تحقق تيوري هاي كتاب سقاوي دوم، نظام نامه امان الله خان و... فعالانه و سيستماتيك گام بر مي دارند. در حذف و ترد ديگران و در جا به جايي و گسترش عوامل يك طرف برنامه‌ي جدي دارند. پيوسته در صدد حفظ و بقاي فضاي خفقان آور موجود و تداوم تيم و افراد مشخص هستند و براي آن ها دست به هر كاري و انديشه به هر غلطي مي برند.

اين دلايل، مصداقي براي افراد و تيم از يك قوم و سمت نيست و جنبه خصوصي ندارد؛ بلكه هركسي و هر تيمي را كه در هر گوشه ي اين كشور و با هر رنگ قومي و زباني، در اين داريه ي كثيف و تباه كن و تنش زا فعاليت كنند و سهم داشته باشند، شامل مي شود.    

دلايل و شواهد: به روي اسناد، قراين و شواهد، جنگي كه تازه در شمال تولد و بارور گرديده و به سرعت افزايش يافته و قرباني مي گيرد، به روي همين انگيزه ها و برنامه ها استوار حتا بسيار پيشرفته، پيچيده و طراحي شده تر از فعاليت هاي است كه تا هنوز در اين راستا انجام شده و چهره يافته است. جنگ در شمال علرغم استفاده و رنگ و بو گيري از اين چشمه ها و منابع، انديشه ها و تيوري هاي بسيار خطرناك و كثيف ديگر را نيز با خود حمل و انتقال و جا به جا مي كند.

در اوضاع و صحنه هاي جنگي و ترور كنوني شمال از تمامي اين موارد نشانه و رد پاهاي روشن و جود دارد.

به گفته‌ي كساني كه از نزديك محل مركزي و كشتارگاه عوامل پوشيده و گنگ را در منطقه ي بين تاجيكستان-افغانستان در ميان جنگل ديده اند، مي گويند كه در آن جا طالبان يك قتلگاه واقعي به وجود آورده اند كه توسط ده ها فرد افغان و خارجي كنترول مي گردد. "طالبان" روازنه چندين تن را به عناوين مختلف به آن جا آورده، پس از لت و كوب خرد كننده و اقرار، سر بريده و در جوال ها انداخته به دريا مي اندازند تا هيچ گونه رد پا و نشانه‌ي از آن ها باقي نماند. حتا اين كار را در حق كساني مي كنند كه پول و امكانات فراوان از اقارب و نزديكان شان به دست آورده اند. اين ها مي گويند، در وقت شكنجه و سربريدن افراد، چشمان ما را براي ترس و وحشت بيشتر باز مي گذاشتند و ما خود شاهد سربريدن هژده نفر در مدت كوتاهي بوديم كه آن ها را كشته و در دريا به دست ماهيان سپردند. آن ها مي گويند ما را نيز به آن محل، براي كشتن برده بودند و چند بار به دست جلاد هاي مخصوص دادند تا كار را يك طرفه كنند، اما هر بار به شكل شگرفي اين كار به تعويق انداحته مي شد. به گفته ي اين ها، طالبان تا هنوز صد ها نفر را كه تمامي شان از اقوام، ازبيك، تاجيك و...هستند از محلات مختلف جمع كرده، همين قاعده ي طراحي شده را عملي مي كنند. به قول اين ها در جريان شكنجه نيم ساعت افرادي مي آمدند و فرياد مي زدند كه شما....مي خواهيد قدرت را از ما بگيريد؟ شما در برابر ما امريكايي را آورده ايد.  شما كافر هستيد. به ما گفته اند كه شما و ديگران تان را در هر جايي كه گير كرديم، سر بزنيم، در قران و حديث آمده است كه اگر تاجيك ها قدرت را به دست بگيرند دين از بين مي رود و قيامت بر پا مي گردد، شما ناپاك و حرامزاده هستيد چرا كه ... و كشتن شما فرض است...

آن ها مي گويند، چيزي هاي را كه ما از چگونگي برخورد، برنامه و فعاليت هاي طالبان شمال در يافتيم، از بين بردن و ترور شخصيت ها و افراد آگاه، توهين و تحقير مردم، از بين بردن سرمايه و زمينه هاي سرمايه گذاري نگهه داشتن مردم در يك فضاي كاملا توحشي و فرهنگ ستيزانه و در كل انتقام گرفتن از مناطق و مردمي است كه در سال هاي پس از 1375 در برابر آن ها قرار گرفته و مقاومت كردند. نشانه هاي اين موارد در تمامي حركت ها و برخورد ها در برابر مردم و كساني در چنگال شان گرفتار اند مشهود و مسلم است. قرار اسناد ارايه شده از طرف كساني كه از نزديك با فعاليت هاي طالبان در كندز به ويژه در علي آباد و چهار دره در آن ولايت در جريان هستند مي گويند كه تعقيب و تحقق اين گونه تصميم و برنامه هاي پيچيده در حد نيرو هاي دهشت افگن به نسبت تعدد چهره ها و انديشه ها در ميان شان نيست؛ بلكه در پشت سر آن دست ها و حلقه هاي پنهان در مركز و جاي هاي گوناگون نيز قرار دارند كه در نقش تيورسن ها، دكترين و سرمايه گذاران در اين پروژه بازي مي كنند، طوري كه چند بار شاهد تماس هاي دو طرفه از كابل و مكان هاي نامعلوم ديگر در قسمت چگونگي كار هاي شان بوديم و از آن آدرس ها رهنمايي چگونه كار و عمل كردن مي شدند.

به گفته‌ي شاهدين عيني در نزد گروه هاي دهشت افگن در شمال هيچ كسي به جز از مردم تاجيك، ازبيك و...را نديده اند كه در بند شان وجود داشته و يا مورد آزار، شكنج و قتل قرار گرفته باشند واگر كساني را هم به نام پوليس و... به عنوان اسير مي آوردند، به زودترين وقت، بدون كدام آزار وشكنجه اي، رها مي گرديدند.

انتقام شكست و از دست دادن صد ها جنگجو در دوران حمله به شمال و مقاومت و ايستادگي بي نظير در برابر آن ها، يكي از پهلو هاي فربه گسترش جنگ و ترور در شمال است. كسان و حلقه هاي كه جدا از تاثير عوامل خارجي در تولد و شكل گيري طالبان، اين گروه را نماد نام و ننگ قومي مي دانستند و آن ها را احيا كننده جايگاه و پايگاه به گفته‌ي خود شان از دست رفته تاريخي قلمداد مي كردند و براي موفقيت شان روز ها تلاش و شب ها استخاره كرده نمودند، هنوز از شكست و نابودي اين گروه به شدت عصباني و متاثير هستند. اين ها ناراض از اين نيستند كه در شمال جنگي تازه ي راه بيفتد و آن ها شاهد وخامت اوضاع و قتل و نسل كشي در اين مناطق باشند. سران و نيرو هاي باقي مانده طالبان از زمان مقاومت، نيز در تلاش اند تا به هر صورت ممكن انتقام تلفات و شكست هاي مكرر خود را از مردم شمال بگيرند و پروژه‌ي تكميل ناشده خود و حاميان شان را تمام كنند. مصداق هاي اين طرح در حرف هاي كساني كه از نزديك زهر تلخ اين گروه را چشيده اند كاملا مشهود و آفتابي است.

كساني كه روزه ها را در قيد نيرو هاي طالبان در شمال گذرانده اند، مي گويند كه افراد طالبان به نسبت اهميت دوسيه شان، آن ها را دوبار به نزد والي نام نهاد طالبان در بغلان بردند و نيز به تكرار با افراد بلند پايه طالبان مواجه مي شدند از اين افراد بار ها در مورد سران جبهه مقاومت فحش ها و بد گويي ها شنيدند و به خاطر منسوب دانستن شان با  آن ها مورد شكنجه و لت و كوب قرار گرفتند. اين شاهدين مي گويند، سران طالب بارها از گرفتن انتقام از مقاومت گران و مردم شمال كه در برابر اين گروه در گذشته جنگيده اند سخن گفتند.

در اين روز ها طالبان در شمال برنامه‌ي ترور و كشتن افراد از اين قماش را آغاز كردند كه اگر زمينه و امكان بيابند و تصميم جدي در برابر شان اتخاذ نگردد، احتمالا دندانه هاي اين چرخ خون خوار در صورت گردش قرباني هاي زياد بگيرد و كسان زياد را از هر طيف و قشر به كام خود بكاشند. تاحال اين گروه تعداد زيادي از تاجران، فعالين سياسي و... را دست گير و يا از بين برده اند.

روند انتقام گيري در اين منطقه فقط در بعد كشتن ختم نگرديده، بلكه گونه هاي مختلف را با خود به همراه دارد. تقاضاي پول هنگفت از تاجران و مردمان با نفوذ توسط اخطار ها و تهديد ها، فشار سنگين جسمي و رواني مردم براي پيدا پردن سلاح و پول، گرفتن پول و چيز هاي ديگر به عنوان عشر وزكات، ايجاد رعب و حشت در ميان مردم، اخلال در جاده هاي عمومي و برهم زدن فضاي عادي عبور و مرور و... زواياي پروسه انتقام گيري از مناطق شمالي محسوب مي گردد.

به گفته‌ي تحليل گران، پاكستان و دستگاه اسخباراتي آن، آي.اس.آي نيز در انتقال و گسترش جنگ و ناامني در شمال سهم عمده دارند. مردم شمال در ناكامي استراتژي پاكستان مبني بر تسلط كامل افغانستان از طريق طالبان و تحت رهبري كامل آوردن آن از نگاه سياسي و اقتصادي سهم پايه ي داشتند. اين كشور كه در تباني با كشور هاي متعدد در تشكيل و راه اندازي نيروي طالبان به حيث مادر عمل كرده و پول، امكانات و تجهيزات هنگفتي به مصرف راسانده است، مقصر اصلي برهم خوري و شكست عمق استراتژي اش را همين مناطق و مردمان آن مي داند و درعين حال خوب مي فهمد كه اين مردم را نتوانسته و نيز نمي تواند در موقعيت غلامان و اجيران خود استخدام كند تا برنامه و اهداف استراتژيك و برون مرزي اش را به پيش ببرند و همچنان همين مردم بودند كه پاكستان را به حيث پرورشگاه و حمايت كنند گان اصلي تروريستان و دهشت آفرينان براي مردم جهان معرفي و چهره ي واقعي سرمداران فريب كار آن را افشا كردند. بدين سبب امروز پاكستان زمينه و فرصت دوباره يافته تا انتقام خود را از اين مناطق بگيرد. قرار گفته ي آگاهان، و قتي پرويز مشرف به كابل آمد و تصوير قهرمان ملي را در پيشاني ترمينال فرودگاه هواهي كابل مشاهده كرد، به حامد كرزي و كسان ديگر گفت كه شما چگونه با ما ادعاي دوستي مي كنيد كه تصوير دشمن ما را در هر جاي مهم  و در ميدان هواهي نصب كرده ايد، به همين ترتيب وزير خارجه آن نيز اين دور را پيموده و نگراني خويش را از بابت خود نمايي تصوير شهيد مسعود در آن جا اظهار كرده است. چند بار از زبان تحليل گران حتا از رسانه ها نيز شنيديم كه مقام هاي پاكستاني از حضور پر قدرت مقاومت گران در پست هاي وزارت و جاي هاي مهم به عنوان دشمن، به مسوولين بلند پايه دولت ابراز انزجار و نگراني كرده اند....


سيد يعقوب هوشمند
11 اکتوبر 2009
  
  بخش یکم
  بخش دوم
  بخش چهارم
  بخش پنجم
  بخش ششم
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net