نسل نو توطيه و بازي در شمال - بخش یکم بازگشت برویۀ نخست

گزارش ويژه از شمال

 ابعاد و عوامل جنگ در شمال

مدت هاست حرف و حديث هاي در مورد ناامني شمال و چگونگي انتقال و گسترش جنگ به آنجا در محافل مختلف مطرح مي گردد و از طريق رسانه هاي همگاني بازتاب ميابد. اين بحث ها كه همپاي وخامت سربالاي اوضاع تا امروز سير صعودي و گيچ كننده خود را مي پيمايد، پهلو ها و زواياي گوناگوني را به خود گرفته و طرف ها و حلقه هاي زيادي را شامل جدول خود كرده است. كسي به جنبه‌ي سياسي بودن آن تاكيد دارد؛ كسي ديگر از پروژه يي بودن و ساختگي بودن اش در فرايند برگزاري انتخابات و حال و اوضاع  پس از آن حرف مي زند؛ كسي ديگر دستگاه هاي استخباراتي خارجي به ويژه منطقه يي را عامل عمده ي انتقال جنگ مي پندارد...اما پيچيدگي بازي و دخالت دست ها و منافع بزرگ و اغراض متنوع موثر در اوضاع، اعتبار و حيثيت استراتژيك، جيوپولتيك و حتا قومي اين جابجايي و پرتاب را ديگر گونه چهره  مي بخشد و جنگ رو به رشد  ساعت به ساعت و دامنه دار شمال را در ضمن موجوديت عناصر رديف شده ي بالا، عوامل و ابعاد خطرناك ديگر را نيز شامل مي سازد. عمق، شاخه ها و ريشه هاي اين نسل نو تراژيدي و بحران طراحي شده، هيچگاهي از سوي رسانه ها، تحليل گران و دستگاه هاي امنيتي كشور آنطور شايد و بايد باز نگرديد و مورد مداقه و پيامد شماري واقع نشد. در بحبوحه‌ي اين فاجعه و بحران جديد دستگاه هاي مسوول و رده‌ي اول مملكت لب فروبسته اند. هيچ طرفي در دنبال دريافت سرنخ آن نيست همه كس در وضعيت سردر گمي و بيچارگي به سر مي برد. مردم خسته از جنگ منتظر واكنش جدي دولت، نيروهاي امنيتي داخلي و قواي خارجي هستند جنگ هر لحظه و ساعت دامنه دار مي شود. جوقه هاي كوچك وبزرگ انتحاري و القاعده و طالب، هر روز از پيش روي پاسگاه ها در مسير شاهراه ها و دم و دستگاه امنيتي با تجهيزات كافي وارد مناطق مختلف مي شوند. دهان اژدهاي جنگ و خشونت هر روز باز تر شده ابعاد تازه ي از قتل، شبيخون، گروگان گيري و... را به خود گرفته اوضاع را به سمت و سوي نامعلوم و گنگ به پيش مي راند. در اين ميان وزارت داخله علاقه اي براي شنيدن اخبار و گزارش هاي مبني بر گسترس ناامني و عبور هزاري جنگجويان طالب، القاعده، از پاكستان و جنوب كشور به شمال ندارد و حاضر به پاسخ گويي چند و چون آن نيست. سخنگوي رييس جمهور از بهتر شدن اوضاع در اين مناطق خبر مي دهد.

افراد و شخصيت هاي وابسته به فضاي موجود تلاش مي كنند وضعيت را جدي نشان نداده و از كنار مسايل به سادگي انفجار يك بم عبور كنند.

سفر به شمال شرق

سفر به شمال كشور ديگر مانند سال ها و حتا ماه هاي پيش بدون مشكل و خطر نيست و هر لحظه بايد منتظر پيامد بد و شكار نيرو هاي ظاهراً به نام طالب بود.   وضعيت شمال شرق واقعا بسيار خطرناك است و روز به روز خطرناك تر مي شود. دسته هاي بزرگي از انتحاري و دهشت آفرين وارد مناطق مختلف شده اند. اين جمله هاي دوست من كه تازه از شمال شرق كشور به مركز آمده بود در جريان سفر به اين مناطق هيچگاهي دامن خيالگاه ام را رها نكرد و هرزگاهي ذهنم و ضميرم را ناجوان مردانه مي خليد و هواي مبارك خوش ديدار ياران، زادگاه و اقارب را هر لحظه عوض مي كرد و به جاه ها وصحنه هاي ناميموني مي برد كه شايد دقيقه‌اي و ساعتي پس تر تولد شده و در دم، دور غمباري را كه ديريست در اين سرزمين خون مي مكد، همچنان تغزيه كند. چون يك ماه پيش چند تن از دوستان در همين مسير صيد صيادان بي رحم شده و چند تن ديگر مانند گوسفند يوسف گردن زده شدند وده ها هموطنم هر روز نيز قرباني اين جغرافياي جديد قتل و خشم مي شوند.

هر كسي از مسير شاهراه بغلان- تخار فقط عبور كند اين برداشت و ذهنيت را حتما از تپه هاي تازه اسير دستان سوزنده طالب  و از تانكر هاي آتش گرفته و از روح پريشان مردم، چون سايه با خود خواهد داشت. من و دوستانم پيش از سفر شايد چيزي هاي بيشتر از اين در ذهن مي داشتيم؛ آنهم از طريق رسانه ها و تحليل هاي ضد ونقيض كه از طرف هوا داران حكومت و مخالفين آن ها صورت مي گرفت. ولي اين سفر و ديدار و گفت وشنيد با اشخاص متعدد از مناطق گوناگون و ديدن و شنيدن صحنه ها و حرف هاي مربوط به چگونگي برخورد و عملكرد نيرو هاي ترور و قواي خارجي، واقعيت هاي ديگري از تغيير يكبارگي جغرافياي جنگ و عبور صد ها فرد جنگجوي خارجي با امكانات و تجهيزات بلند را پيش چشمان مان باز كرد و گوشه كوچكي از پرد هاي ضخيم بازي بزرگ و نسل نو مهندسي شده بحران را بالا كرد. پس از ديدن و شنيدن مسايل بسيار خطرناكتر از هجوم نخست ارتش پاكستان و دوره‌ي مقاومت و تعقيب اهداف شوم، مرموز و پشت پرده‌ي اين جنگ، متيقين شديم كه اوضاع پيچيده‌ي كنوني در شمال كشور نه به آن صورت و پيمانه ي است كه رسانه ها مي گويند و نه به آن رنگ و ماهيتيست كه تحليل گران مي فرمايند و نه به آن سادگي است كه دستگاه هاي امنيتي و سخنگوي رييس جمهور مي گيرند. در اين جا در دهان خون آلود فاجعه بزرگ دست ها و طرف هاي پيدا و پنهان مختلفي غرق است و بازي هاي با اهداف متنوع و ابزار هاي ناهمگون در جرايان است. وضعيتي گيچ كننده ي كه در شمال در جريان است علرغم باور هاي مركز و بعضي دلالان در باري فقط يك جنگ، انتحار و القاعده و نفوذ طالبان به آن جا نيست؛ بلكه فراتر از اين ها و از مسايلي است كه در جنوب كشور مي گذشت و مي گذرد. جنگ به اين جا با اهداف مشخصي انتقال داده شده و داراي ابعاد و دامنه وسيعي است.

ابعاد و عوامل جنگ در شمال

حضور گسترده

عبور جوقه ها و گروپ هاي متعدد طالبان و نيرو هاي جنگجوي پاكستاني و ازبيك به شمال از شاهراه هاي كه تا تخار ده ها پاسگاه امنيتي، هزاران نيروي رزمي دولتي و صد ها نيرو  و وسايل جنگي خارجي مستقر و در حركت اند، به صورت جدي قابل بررسي و ارزيابي است. ما با چندتن از افراد  ملكي و حتا نظامي از بغلان، علي آباد، چهاردره ي كندز و... ديديم كه آن ها چندين بار عبور گروپ هاي جنگجوي خارجي و طالب را به مناطق خود شان و به آن طرف دريا كه مركز اصلي آن ها است ديدند. روز هاي پس از آن گزارش هاي از ولايت هلمند رسيد كه جنگجويان طالب و خارجي از آن جا بيرون و به صورتي دسته جمعي وارد مناطق شمالي مي گردند. اين مساله به نحوي ديگر نيز در مصاحبه‌ي تازه ي تلويزيون طلوع با والي هلمند انعكاس يافت. والي هلمند از برقراري وضعيت خوبي امنيتي در آن ولايت در اثرهمكاري مردم، نيروهاي تازه وارد امركايي و نيرو هاي تعليم ديده‌ي افغان خبر داد؛ اما از سرنوشت هزاران فرد خارجي و طالب كه سال ها مركز صقل تصميم گيري و سازماندهي شان همان ولايت بود حرفي نگفت. يك خبر ديگر در همين مورد از مناطق مرزي افغانستان-پاكستان داشتيم كه نيروهاي جنگجوي مربوط به طاهر يولداش و...از دره‌ي سوات و از ميان قبايل به سرعت داخل افغانستان شده، به صفحات شمال كشور سرازير مي شوند. عطا محمد نور، فرمانده عمومي پوليس در شمال و چندين تن از مسوولين نيز از وارد شدن نيروهاي طالب و خارجي به مناطق شمال كشور خبر دادند. به همين ترتيب چنين گروپ هاي در دشت ارچي و امام صاحب كندز ديده شده است كه در اين روز ها تا ولسوالي هاي درقد، ينگي قلعه، خواجه غار، بهارك و اشكمش تخار هم رسيده اند. سرازير شدن اين افراد به محلات و مناطق به سرعت تمام صورت مي گيرد و به سرعت به مناطق مختلف بدون كدام برخورد جدي و مزاحمت پخش و تنظيم مي گردند كه به گفته‌ي مردم محل اين گروپ هاي بيروني صد ها فرد دزد و قاتل را با خود شان همراه ساخته و هر كاري خلافي كه بخواهند انجام مي دهند.

همكاري نيروهاي پوليس

ما با دوتن از كساني صحبت كرديم كه نزديك به دو ماه به دست طالبان افتيده و زنداني بودند و تازه به طور معجزه آسا و حيرت انگيز از دست جلادان طالب آزاد شدند. اظهار مي دارند كه پوليس پس از آن كه موتر شان را تلاشي و "چيزهاي" را در موتر مشاهده نمود و سرانجام به دست طالبان گزارش داد و طالبان آن ها را دست گير كردند. آن ها مي گويند كه ما به تكرار در محلي دور افتاده ي كندز كه در مرز تاجيكستان قراردارد و ما در آن جا زنداني بوديم، نيروهاي پوليس را ديديم كه آمده و سلاح و مهمات را به نيروهاي دهشت افگن تحويل مي دادند. نيروهاي پوليس با موتر هاي رنجر ها به سادگي به نزد جنگجويان آمده سلاح و تجهيزات خود را به آن ها مي سپردند. طالبان چند بار افراد گويا اسير شده ي پوليس را آزاد كردند؛ ولي در پيش چشمان ما ده ها فرد ملكي و بي طرف را گردن زدند. چند نفر ديگر از ولسوالي علي آباد و چهار دره‌ي كندز كه نام شان محفوظ باشد نيز از همكاري مستقيم پوليس با جنگجويان سخن گفته اضافه كردند كه طالبان عشر هاي جمع آوري شده از محلات مختلف را توسط موتر هاي دادسن به شهر كندز براي فروش انتقال مي دادند، در همين حال چند موتر آن ها  به دست نيروهاي امنيتي افتاد كه پس از مدتي كوتاهي دو باره آزاد شدند، وقتي علت آزاد شدن آن ها را جويا شديم گفتند كه از كابل امر شد كه موتر ها را همراي افراد شان به زودي رها كنيم و ما به اساس هدايت آن ها را آزاد كرديم.

شاهدان در مسير راه بغلان تخار مي گويند كه پس از چهار عصر نيروهاي امنيتي مستقر در پاسگاه ها با پروتوكول و قراردادي كه با طالبان بسته اند، در داخل قرار گاه ها جا به جا شده و صحنه را تا پنج صبح به "مخالفين" مي سپارند. در اين مدت طالبان به فعاليت هاي مختلف خود آزادانه ادامه مي دهند كه مردم در اين وقت ها دست از هر كاري مي كشند و از خانه هاي شان بيرون آمده نمي توانند.

در اين روز ها مردم در بس هاي كلان سفر مي كنند تا از يك طرف با تعداد زياد همراه باشند و از طرف ديگر اين موتر ها در محلات مشكوك توقف نكرده و به زودي مسافران را پيش از تاريك شدن هوا به شهر شان مي رسانند. اين در حالي است كه مدت ها پيش عطا محمد نور والي ولايت بلخ از تجهيز و تسليح افراد و گروپ ها توسط وزارت داخله و عواملي در وزارت، به ويژه شخص حنيف اتمر در بعضي ولسوالي هاي اين ولايت سخن گفت و با اسناد دست داشته به شدت از وزارت داخله انتقاد كرد. اين مساله را نيز برخي از شخصيت ها در شمال كشور تاييد نموده، از انتقال آن به ولايت هاي همجوار هشدار دادند.

چند روز پس از آن نوار ويديويي به دست آمد و از طريق رسانه نيزنشر شد كه در آن افراد پوليس با فرم ونشان را انعكاس مي داد كه در يكي از مناطق ولايت بغلان، سلاح، تجهيزات و موتر هاي رنجر خود را در يك فضاي كاملاً دوستانه تحويل طالبان و افراد مربوط به حزب اسلامي مي دهند و پس از اتمام ماموريت با خوشحالي و رضايت خاطر همراي نيروهاي "دشمن" خدا حافظي و توسط يك موتر از صحنه دور مي شوند.

كساني كه به تازگي از دست طالبان در شمال آزاد شدند مي گويند كه آن ها در نزد افراد طالب وسايل و تجهيزات فراوان پوليس و نيروهاي خارجي را مشاهده كردند. آن ها نيز به تعداد پانزده رنجر پوليس را ديدند كه طالبان در عمليات ها  و در رفت و آمد بين بغلان الي چهار دره، علي آباد و... در فاصله ده ها كيلو متري استفاده مي كردند.

چند نفر در ولايت تخار به ما گفتند كه در نزديكي شهر تالقان قرار گاه هاي طالبان وجود دارد كه در آن ها بود وباش دارند و سازماندهي نيروهاي خود را مي كنند. اين ها گفتند هر روز بر تعداد نيروهاي مسلح طالب افزوده مي شود و آن ها مارا نيز دعوت به پيوستن به صفوف خويش و آمادگي پرداخت هر مقدار پول و سلاح را نمودند و گفتند نيرو هاي پوليس در برابر ما كدام حركتي را انجام داده نمي توانند؛ چون ما به حدي هستيم كه هر كسي را بخواهيم به زودي از بين برده و سرش را روي سينه اش مي گذاريم، ولي فعلاً اين كار را به دلايلي نمي كنيم. در درون شهر تالقان ما از مراكزي خبر شديم كه محور هاي سازماندهي و برنامه ريزي طالبان تخار محسوب مي شوند و اين مراكز به نسبت عوامل امنيتي و...همچنان پوشيده و...هستند. طالبان در حال حاضر در بسياري ولسوالي هاي تخار به صورت بسيار گسترده و ملموس از اشكمش، بنگي، بهارك، هزار باغ، خواجه غار، تا دشتي قلعه، درقد و ينگي قلعه حضور دارند و ديروز به مركز.



سيد يعقوب هوشمند
9 اکتوبر 2009
  
  بخش دوم
  بخش سوم
  بخش چهارم
  بخش پنجم
  بخش ششم
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net