نوروز باز هم می آید بازگشت برویۀ نخست

مقدم برهمه فرارسیدن سال1389هجری خورشیدی وجشن نوروزباستانی را بهمه عزیزانیکه برین سطورمرورمیکنند صمیمانه مبارکباد میگویم، وبرای همه عزیزان وهموطنان گرامی درهرجاییکه هستند، درین سال موفقیتهای مزید وبرارکارآرزومیکنم.

بهاردرسرزمین ما ودیعه کمنظیرطبعیت است، که باآهنگ برابری شب وروز، وبالبخند هستی سازنوروزآغاز میگردد. نوروزبا خودپیامهای جدیدی درزمینه های رویش وباروری واحیای ارزشهای سیال زندگی ازمتن طبعیت بخواب رفته زمهریری رابه نسل دهگان وبذرافشان مااهداء میکند.

نوروزباارزشمندیهای هستی سازی که برای آغازفصلی اززندگی انسانها دارد، قابل تمجید است. چه آنانیکه این فصل فرخنده وپرمیمنت راازعینک غرض ورزانی که خودازین ودیعه الهی بی بهره بودند، نگریستند ویا هنوزهم کسانی با همان دیدگاه هنوزهم بدان مینگرند، نمیتوانند نوروزراازاحساس وروان انسانها بزدایند وتبعید کنند.

درین روزها که آمد آمد بهار وحلول نوروزبا آهنگ رویش ونفسهای روح نوازبه امیدواریهای رادرعواطف مردم ما هستی بخشیده است، کسانی باافکارطالبانی ونوروز ستیزی بااستفاده ازمنبرمقدس مسجد مردم راازتوصل به برقراری وپاسداشت پیوندهای تاریخی وفرهنگی نوروز بازمیدارند. گویا اینکه نوروزبا منشهای دینی ما اختلاف دارد. حالانکه نوروزنه جشن کدام دین وآیین است ونه باهیچ دین وعقیده ای مخالفت دارد. نوروزجشن انسان وطبعیت است. بهمین خاطرتا حیات وزندگی وکاروتلاش بخاطردوام هستی باقیست ، نوروزنیزبا پایایی تداوم خواهد یافت.

انسان که خود دردامان پررمزوراز طبعیت زاده میشود وپرورش مییابد، ازبام تاشام زندگی بامحیط پیرامون خود که هماناطبعیت بیکران میباشد، روابطی درعرصه های کاروتولید برقرارمیکند. این رابطه انسان با طبعیت ازنو روزآغازمیگردد وتایکسال آینده ادامه مییابد.

خداوند(ج) انسان رااشرف مخلوقات نام نهاده، واورادرتلاش وپویش باطبعیت پراسرارهستی واستفاده ازارزشهای آن ماموریت داده است، ازین رو طبعیت، خودمکتب تجربه وآموزش انسان درراستای تامین مایحتاج زندگی، ومهارکردن دشواریها وناممکنات درروندهستی اوست. وانسان آگاه بایست ازگذشت سال وماه بیاموزد وازنوروزتانوروزدیگردست آوردهای معیین داشته باشد.

انسان باحلول بهاروخورشیدفرحبخش برج حمل که آغازگرفصل شادمانی طبعیت است، وچهره غم اندود پاییزوزمستان دفترخاطرات زندگی خودرارقم زده، وازین جوش وخروشها وآن انجمادورکودها بحیث نمادهای نیک وبد زندگی استفاده نموده وآموخته است.

درواقع نوروزرانمیتوان بحیث یک واژه درقاموس زندگی ودرطیف رنگین طبعیت اقلیمی سرزمین ما معنا بخشید،  نوروزمفهومی چون، اهرم کثیرالسطوحی دردرک وشناخت نظام طبعیت است، که درهریک ازسطوح آن میشود تمثیلهای حرکت وتحول، تعادل وتوازن، تاریخ وفرهنگ، نجوم وریاضیات وشعروادبیات رابارسایی هرچه تمام بخوانش گرفت.

بگواهی تاریخ وگاهنامه های اساطیری آریایی، نوروزجشنیست همزاد آدم. ازروزگارکیومرث که با قدمهای زمان راه پیمود وپیام انسان دوره های ناشناخته راازسرزمینهای دورودرازاسطوره ای و تاریخ بزمانه پیشدادیان وکیانیان رسانید.

قصه ها وحکایات فراوانی وجوددارد که جمشید نخستین شاه پیشدادیان باختردرهمین روزبه پادشاهی رسید، وباتوجه باینکه نوروز سرآغازفصلی اززندگی پرمیمنت انسان است، این روزرامبدای حکومت خود قرارداد، وآریاییان آن راهمه ساله باپندارها وباورهای دینی وشگونهای نیک وباورمند، وباامید عنایت فریزدانی  اهورامزدای واحد پیشوازمیگرفتند.

براساس روایات اساطیری وتاریخی: درنوروزکشتی نوح ازطوفان بلاجست وبرکوه جودی نشست، درهمین روزحضرت موسی کلیم الله وحی گرفته است، حضرت عیسی ابن مریم مقدس درنوروز به پیامبری مبعوث گردیده، ودرهمین روز حضرت سلیمان(ع)انگشتر خودراکه رازحشمت وحکمت اوبود، پس ازچهل روز بازیافت، ویا خلقت عالم درهمین روزپایان یافته است. این روایات و باورها وروایات فراوان دیگر، نوروزرادرپیشگاه نسلهای متوالی انسان آریایی واین منطقه جهان معززگردانید وبه بقاء ودوام آن افزود.

ازین لحاظ فرهنگ وگاهنامه های نوروزی درتاریخ وادبیات سرزمین کهنسال ما بارنگ وبوی فراوانی نمودارگردیده، وبه گنجینه عظیم و پرغنای ادبیات باستانی وسنتهای سرزمینی مادرآمیخته وبامضمون زندگی عصروزمان ما بصورت بنیادی پیوند یافته است.

نوروز درتاریخ دوره اسلامی ما نیز ازجایگاه وبینشهای بلندی برخوردارگردیده است. رویات کتبی درنوروزنامه های ادبی ما چون شاهنامه های ابومنصوری، دقیقی بلخی، خدایی نامک اردشیر بابکان، تاریخ الرسل والملوک ازمحمد بن جریر طبری، تاریخ ابوالفضل بلعمی، شاهنامه فردوسی و آثار اسدی توسی، ابوریحان بیرونی ومنابع دوره های غزنویان، غوریان وسلجوقیان حاکی ازآنست که دردوره اسلامی برخی ازشخصیتهای اسلامی وپادشاهان خراسان، ماموریت اجتماعی خودرابانوروزآغازکرده اند.

گویند حضرت علی(ک) خلیفه چهارم اسلام درنوروزبه مقام خلافت اسلامی دست یافت، این ابیات کاشف درین خصوص  نمونه اعتقاد شاعرواهل زمانه اوست :

                                    نوروزرسید،  عید اکبرگردید          برگردِ سرِ ساقی  کوثر گردید

                                   امروزعلی نشست برتخت نبی       زانست که روزوشب برابرگردید

 

همینطورگاهنامه های تاریخی وچکامه های ادبی وشعری دوره اسلامی ما مالامال ازروایات منظوم ومنثوردروصف نوروزاست، وکمترشاعروچکامه پردازی راسراغ داریم که درین خصوص نوروزنامه ای یاشعرونبشته نسروده باشد.

درعهد جلال الدین ملکشاه سلجوقی که خوددرنوروزبرکرسی پادشاهی تکیه زد، چون سالنامه مهتابی برویت هلال آغاز میگردید، نه ازروی محاسبات نجومی، ازین رونارسایی درزمینه ماه وسال بوجود آمده بود. بنابرآن ملکشاه درسال458 هجری به منجمان ذبده زمان خود چون: ابوالمظفر اسفزاری، حکیم عمرخیام نیشاپوری، ابوالحسن لوگری(سکاوندی)وعبدالرحمن خازنی وظیفه سپرد تا برمبنای محاسبات نجومی، سالنامه هجری-خورشیدی راترتیب نمایند.

براساس کاروتلاش این فرهیخته گان، آغاز سال درنقطه اعتدال بهاری باتوازن وبرابری شب وروز تثبیت گردید، ونوروزبحیث نخستین روزبهاراعلام گردید. این درجه فرخندگی وبخردی این فرزانه گانست، که توانستند مرزهای دقیق تغیریابی ایام رابافرارسیدن یکی ازباشکوه ترین جشنها وسرافرازترین اعیاد تاریخی سرزمین ما توام سازند. ازهمینجاست که سالنامه هجری خورشیدی را"تقویم جلالی" خوانده اند.

مسئله مهم دیگردررابطه با نوروزومراسمهای نوروزی برافراشتن جهنده بزرگداشت ازین روزفرخنده برفرازآرامگاه حضرت علی بن ابیطالب خلیه چهارم اسلام درشهرمزارشریف وسایرزیارتگاهها واماکن متبرک اسلامیست.

درکتاب "الرحله الهرویه" اثرابوسعید هروی مربوط به قرن سوم هجری که نسخه اصلی آن درکتابخانه قاهره موجوداست، ذکری ازمزارحضرت علی(ع)دربلخ رفته است، که قدیم ترین روایت درین خصوص دانسته شده است.

همین روایت رادانشمند دیگرهروی بنام ابوالحسن علی ابوبکرمتوفی611هجری درشهر حلب سوریه، درکتاب "الاشارات الی معرفه الزیارات" طبع دمشق ازموجودیت زیارت حضرت علی درقریه ده خیران بلخ دارد.

شهاب الدین عبدالله احمد الغرناطی اهل اسپانیه درسفر نامه خود بنام "تحفه الالباب ونخبه الاعجاب" این موضوع رانیز نقل نموده وگفته است که "والی ناحیه ولشکریان اووعلما به چشم خویش جسد خلیفه راکه متلاشی نشده بود، دیده اند" که این گفته هادرمنابع وکتبی چون "فضایل بلخ" و"طبقات ناصری" ونوروزنامه ابوریحان بیرونی نیز روایت شده اند. امیر علیشیر نوایی که درعصر سلطان حسین بایقراء آخرین پادشاه تیموریان هرات پس ازخوابی که درخصوص زیارت شاه اولیاء درتپه ده خیران بلخ دیده بود، درراس یک هیئت بلند پایه دولتی به مزارشریف رفت، ودریافتهای خودرادرقصیده بالابلندی سرودکه ازجمله گفته است:

                   گوهری غایب شد اندرقعردریای نجف       وین زمان ازقبه الاسلام بلخ آمد پدید

                   ثانی  خلد  برین  یعنی  مزارشاه   دین       در مقام  لازم  الاکرام  بلخ  آمد  پدید

 

باینحال دیده میشود که نوروزازپیشینه طولانی وبادیدگاههای محقیقانه اهل بینش همراه گردیده، وبه جشن فرخنده طبعیت ونمایشگرخامه صورتگرآفریدگارهستی درسرزمین ماآمده است وکسانی چون امیر علیشیربی محابا به توصیفش پرداخته اند.  شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی(رح) دروصف نوروز چه زیبا سروده است که:

            آدمی نیست که عاشق نشود فصل بهار      هرگیاهی که به نوروز نجنبد، حطب است

 

با چنین جشن طبعیت که درطول هزارساله ها با سنتها وعنعنات ملی وباورهای متعدد دینی وفرهنگی مردم این سرزمین ریشه گرفته است، نمیشود به دیدگاههای نوروزستیزانه آنهاییکه درعصرحاکمیت خود نوروزراتکفیر نموده اند، نگریست وآنراصحه گذاشت.

 

با توجه به وارستگیهای طبعیی وتاریخ نوروز، امسال ملل متحد برای نخستین بار،  نوروزرابحیث یکی ازجشنهای بین المللی جهان اعلام نموده،  وازین روزتاریخی درسرتاسر گیتی، بخصوص درحوزه کشورهای آسیای مرکزی با مراسمهای شانداروویژه ای تجلیل میگردد.

باین دیگرگونیهای ژرف پیرامون نوروز دیده میشود که نوروزدیگرازمرزهای امرونهی اهل غرض فرارفته وبی توجه به ناهمواریهای ذهنی متحجرین به سیرطبیعی خودادامه خواهدداد.

  



دکتر صاحبنظر مرادی
1 حمل (فروردین) 1389
  
  
Copyright © 2005-2010 www.khorasanzameen.net