نخستین پيروزی بهاری طالبان بازگشت برویۀ نخست

در سالی که پیش روست، حکومت افغانستان و طالبان، تا اندازه یی تعیین سرنوشت میشوند. این یک شوخی نیست. اما آزادی غیر منتظره پنج فعال طالب در ازاء آزادی یک خبرنگار معمولی غربی، صاف و ساده یک شوخی خطرناک است که بازنده اصلی درین بازی، حکومت افغانستان است.

این موضوع قابل درک است که حکومت در موقعیتی دردناک، تصمیمی از سر ناچاری گرفت و با آزادی فعالان طالبان در برابر آزادی خبرنگار ایتالیایی موافقت کرد. اما تبعات این اقدام ، بس جبران ناپذیر است وچالش های مهار ناپذیر دیگری را در آینده سبب میشود.

حکومت درین بازی ، باخت سیاسی درشتی را نصیب خود کرد. بدی این باخت تنها در همین اولین مورد خلاصه  نخواهد شد. این در واقع آغاز باخت های زنجیره یی و تاسف بار خواهد بود.  اما ضربه یی را که سنت نوپای دموکراسی مطبوعاتی و اهل قلم و خبر متحمل شد، کمتر از شدید ترین آسیب استراتیژیک در عرصه سیاسی و نظامی نیست.پس ازین کمتر کسی حاضر خواهد شد که مانند گذشته به کار اخبار نویسی و خبرگیری و خبردهی ادامه دهد. ادامه کار ممکن است به طور شکلی ادامه یابد اما ملازمه کار شکلی ، بازدهی شکلی و کم کیفیت خواهد بود خصوصا که این موضوع مسلم شده است که دیگر هیچ نهادی حاضر نیست تا مرگ و زنده گی خبرنگار افغان ویک روزنامه نگار خارجی را یکسان بداند ودر مقام دفاع از آنان بیایستد.

از منظر موقعیت نیروهای بین المللی که به قضیه نگاه کنیم ، این معامله نابرابر چند نکته را آشکار میکند:

یک :

طالبان و پاکستان ، با هیچ هزینه و زحمتی ، پیروزی هیجان انگیزی را نصیب شدند.

دو:

ربودن روز نامه نگاران به خصوص روزنامه نگاران خارجی ازین پس براساس برنامه ریزی و کسب امتیاز، شدت می یابد. حتی  خطر آدم ربایی در شهر ها و مراکزی که محیط امنی برای خبرنگاران به حساب می آید، افزایش خواهد یافت .این وضعیت، بر کار روزنامه نگاران خارجی که خود به افغانستان می آیند و تحلیل های شان را بر زمینهء مستندات و حقایق ملموس تهیه میکنند، تأثیری منفی برجا میگذارد.

سه :

با توجه به بی نظری و اهمیت ندادن کار و زنده گی خبرنگاران افغان که اکنون مسجل شده است ، نگرانی ها افزایش می یابد و این وضعیت خود به خود به سلطه استبداد و تضعیف دموکراسی رسانه یی منجر میشود.

چهارم:

 حس بی اعتمادی نسبت به آینده مطمئن کار رسانه یی تقویت شده و مردم به عین شاهدند که نیروهای غربی ، مبارزه با نا امنی و ترورزیزم درافغانستان را وسیله یی برای اهداف دیگری که با تاکنون با صراحت تعریف نشده است ، قرار داده اند. بدین ترتیب بر تعهدات ، شعار ها ، تبلیغات شباروزی به هدف همکاری درامر استقرار امنیت کامل و آبادی سرزمین افغان ها و عدم معامله با تروریزم عملا پایبندی ندارند و این یک واقعیت خطرناک برای افغانستان است. حتی با شکل گیری معامله هایی پیشرفته تر، نباید تردید کرد که طالبان بر اریکه قدرت برگردانده شوند تا دیگر خون سربازان غربی بر زمین نریزد.

اگر ترس ازین وجود دارد که در صورت مخالفت با خواسته دولت ایتالیا در مورد باج دهی به طالبان، احتمالا همکاری آن کشور با افغانستان قطع میشد، باید گفت که سربازان ایتالیا برای دفاع از افغانستان درین جا نیامده اند. آن ها در جمع نیروهای چند ملیتی آمده اند تا به همکاری مشترک ، اگر بشود خطر تروریزم را درین جا حتی الامکان متوقف کنند تا خطر به خانه های شان نرسد. غربی ها یک پول خود را مفت ومجانی وبدون یک برنامه  سنجیده شده مصرف نمیکنند. تجربه پنج سال اخیرنشان داد که درین جا بحث نابودی تروریزم زیاد مطرح نیست بزنس استراتیژیک مطرح ا ست. موضوع اصلی آن است که انهدام قطعی تروریزم درافغانستان چندان به نفع آنان نیست زیرا تروریزم ، به غیر از افغانستان ،  تمدن غربی را درهر جا وهر زمان مثل سایه دنبال میکند. اما پیاده شدن در چهار راه افغانستان ، عوایدی استراتیژیک دارد. پس توجه به چهار راه نیست ، نگاه به سرزمین های فراترازین چهار راه است .ثانیا نابودی تروریزم هزینه های سرسام آور و دریاهای خون طلب میکند و این مردم هرگز درهیچ جا ، جرأت ویا اراده ، اجرای برنامه های کارتمام را نداشته اند. افغانستان هم ازین قاعده بیرون نیست . چه کسی درخواست کرده است که یک خبرنگار ایتالیایی به خاطر کسب درآمد و امتیاز شخصی ، در مناطق خطرخیز برود تا بعدا به خاطر رهایی اش ، مردم و حکومت افغانستان این همه تاوان بپردازند؟

این عقب نشینی ، عمیقا ازیک برنامه موهوم درافغانستان خبر میدهد. نجات جان یک فرد، جان هزاران تن دیگر را با خطر مسلم رو به رو کرده است .



نویسنده: رزاق مامون
در تارنمای سرنوشت
  
  
Copyright © 2005-2007 www.khorasanzameen.net