آغاز پروسهء بازداشت وتوقیف سران طالبان بازگشت برویۀ نخست

سرانجام بعداز گذشت چندین سال برخوردهای  متضاد ودوگانهءکشورهای غربی با طالبان وضعیت جدیدی در منطقه پدید گشت, وتعداد ازسران طالبان به شکل درماتیک بازداشت وتوقیف گردیدند, اگر ساختاری بغرنج و پیچیدهء تحریک طالبان  از ابتداد ی تشکل وبه وجود آمدن آنها مورد بررسی وتد قیق قرار گیرد, سناریوی ساختاری این جنبش با شعار های گوناگون واستفاده از آن شعار ها بحیث ابزار سیاسی, کاملا آشکار وهویداست, سازماندهی این گروه توسط مشاورین کار کشتهء استخباراتی در همه عرصه های سیاسی ونظامی قابل دقت تامل است,وتلاش  جدی صورت میگرفت که این جنبش را کاملا حرکت یک دست ویک پارچه دراذهان عامهءمردم افغانستان تداعی نمایند.

 

1:شعار نخستین آنها سرکوب عناصر متخاصم تنظیم های جهادی ,( که این اختلاف ناشی از مداخلات نظامی واستخباراتی پاکستان بود ).که درسرلوحه ی کارآنها بود

 

2: به قدرت رساندن شاه مخلوع افغانستان که این شعار بعداز استفاده ء موقت به عجله کنار گذاشته شد.

 

3:آخرین خواست این تحریک استفاده از شعار های ناسیونالیستی افراطی وتحجر کامل استفاده از شعارهای دین مقدس اسلام ومخلوط آن با کلتور وفرهنگ جامعه قبیلوی، سنتی بخشی از کشور.

 

 وتلاش های طالبان جهت نا بودی جنبش مقاومت که در شرق مرکز وشمال کشور به ناکامی منجر گردید ،وپاکستان با تمام امکانات لوژیستیکی در عرصه ء نظامی جنبش مقاومت شمال را نتوانست مهار نماید تا اینکه وقایع 11 سپتامبر حوادث را به ضرر استخبارات نظامی پاکستان رقم زد وحوادث ووقایع افغانستان وارد مرحله ء کاملا جدید شد .این وقایع در حقیقت سیاست های امریکا وغرب را در منطقه آسیایی جنوبی به چالش بزرگ مواجه ساخت ..

"علاقمندان به مسایل سیاسی وبه ویژه بحران افغانستان همیشه یکسره تناقضات در سیاست خارجی امریکا در قبال بحران افغانستان هستند ،واین شبهه وتضاد رفع نخواهد شد مگر اینکه قادر به درک مسایل پشت پرده سیاست باشیم ( 1  )

این تناقض, دوگانه گی باوصف اعزام نیروی های نظامی چندین ملیتی وناتو بعداز وقایع 11 سپتامبر نیز ادامه داشت, وامریکا آگاهانه وناگاهانه به دنبال سیاست های متحد منطقوی خود یعنی پاکستان در حرکت بود, که این سیاست, نیروی های شکست خورده وفراری طالبان را درعرصهء نظامی وسیاسی به تحرک بیشتر وا داشت, وسازمان القاعده از این عمل امریکا بیشترین امتیازات  را بدست آورد وبه تقویت پایگاهای خود در افغانستان ، پاکستان ویمن پرداخت ،برخورد دوگانه غرب با طالبان, افغانستان را در گرداب جنگ داخلی فروبرد, وپاکستان را هم نیز به بحران جدی مواجه ساخت, .برخورد های نظامی در چندین ایالات پاکستان زراد خانه ءاتومی پاکستان به خطرات جدی مواجه گشت, این بحران در پاکستان باعث نگرانی امریکا وبریتانیا شد .

بریتانیا که در سیاست منطقوی خود تجارب کافی  و وافر استعماری دارد ،در عمل همان دیدگاه قدیمی قرن نزده را در معادلات پیچدهء منطقوی بکار میبرد .کنفرانس لندن در حقیقت تلاش در جهت پیاده نمودن این استراتژی  در کشور ما میباشد, وپاکستان هم از این سیاست حمایت مینماید بریتانیا مطابق حدس وگمان های یقین به طالبان کمک اقتصادی نموده حال میخواهد با بکار بردن سیاست علنی جهت پرداخت وام وپول به طالبان آنها را تشویق نماید تا به اصطلاح به یک را ه حل سیاسی تن دهند,و به قدرت سهیم گردند .تلاش های بریتانیا وامریکا جهت مهار طالبان بر مبنای وقایع وحوادث که  در منطقه در حال شکل گیری است ارتباط تنگا تنگ دارد ،اگر معضلهء بحران اتومی ایران به همین شکل ادامه یابد امریکا وغرب نتوانند ایران را قانع سازند تا در حصه  یوارنیم غنی شده سیاست خویش را تعدیل نماید, طالبان به حیث عنصرضد ایران کمافی السابق مورد توجه امریکا وغرب خواهد بود, دراین حالت بحران افغانستان توسط غرب وامریکا بشکل موجود آن ادامه یافته, در این صورت بیشترین توجه جهت کنترول ومهار ایران در سر لوحه ی سیاست های امریکاو غرب قرار خواهد داشت .

موضوع قابل دقت اصلی توقیف ملا عبدا لغنی برادر معاون ملا محمد عمر ،وملا عبدالکبیر جانیشین ملا ربانی وچند والی اسبق این گروه از طرف پاکستان چه پیامی را در منطقه به همراه خواهد داشت؟طالبان ازآوان پیدایش کاملا یک حرکت هم دست یکپارچه نبوده از ترکیب نا متجانس برخورد دار بودند.گر چه ملا متوکل هنوزهم ادعا مینماید که این جنبش عناصر تند رو میانه رو واعتدالی ندارد وتمام عناصر متشکلهءاین جنبش یکسان است, این ادعا کاملا پوچ وبی بنیاد میباشد, هر حزب سیاسی متشکل از عناصر اصول گراه افراطی میانه رو واعتدالی تشکیل یافته است ،جنبش طالبان نمیتواند از این قاعده مستثنا گردد, گر چه شعار طالبان در قدم نخست آمیخته با یک ناسیونالیزم افراطی متکی به تمایلات شیونیستی قبیلوی توأم به با تاعصب وتحجر همرا است, واعتقاد به امت اسلامی واستفادهءابزاری از شعارهای مقدس اسلامی پوششیست جهت پنهان نمودن تمایلات ناسیونالیستی افراطی انها ،ولی در این اواخر اختلافات  جامعه عقبمانده ی قبیلوی نیز در آن به مشاهده رسیده, ملا برادر شخصیت درجه دوم از قبیله پوپل زایی بوده با درانی ها همسویی داشته وازاین سبب مورد بی مهری ملا محمد عمر وای اس ای پاکستان قرار گرفته در این بی گرو,ببند ها  برعلاوه او تعداد زیادی ازطرفداران ملا برادر بازداشت گردیده, این امر نشان اختلافات عیمق در بین جنبش طالبان میباشد, همه مردم آگاهی داشته اند ودارند که شورای کویته تحت نظارت ای اس ای پاکستان تمام عملیات نظامی  را رهبری مینمودند, در عدم صحت این شایعه اختلاف, اگر ملا محمد عمر را هم پاکستان توقیف نموده به دولت افغانستان ویا امریکا تسلیم نمایید فضای سیاسی منطقه کاملا دگرگون گشته وموفقیت بزرگ برای مردم افغانستان خواهد بود, این حرکت میتواند تغیر ودگر گونی عمیقی در مناسبات افغانستان وپاکستان بوجود بیاورد ،گر چه با شکل گیری اتموسفیر جدیدی سیاسی در منطقه خلاف این امر را نشان مید هد, خاصتا وقایع شهر نو کابل وحمله به اتباع هندوستان, سماجت ولجاجت زمامدارن اسلام آباد را در بحران افغانستان  نشان میدهد, حمله به هندوستانی ها در افغانستان در سر لوحهءسیاست های تهاجمی ای اس ای در افغانستان بوده ، افغانستان کشور مستقل است میتواند با اتخاذ سیاست های مستقل با همسایگان مطابق منافع ملی خود در همه عرصه اقدام نماید, اگر سیاست های پاکستان در منطقه قطع علایق تاریخی بین هند وافغانستان باشد, این معضله به یک مشکل دیگر  درجنوب آسیا چون معضلهء  فلسطین خواهد بود, هندوستان وافغانستان جهت مهار سیاست های ستیزه جویانهءپاکستان باید با تفاهم با امریکا وغرب پالیسی جدیدی را روی دست گیرند ،ودر عرصه های گوناگون جهت تضعیف تعرض ویورش پاکستانی ها اقدامات عملی را اتخاذ نمایند, در غیر این صورت سیاست تهاجمی در کشمیر هندوستان وافغانستان  میتواند ثبات وتمایت ارضی این دو کشور را مورد تهدید قرار دهد, وسرانجام این تخاصم به یک برخورد نظامی بین هندوستان وپاکستان منجر خواهد شد ,که استفاده از سلاح از اتومی در منطقه بعید نخواهد بود, استفاده از سلاح اتومی دو کشور پاکستان وهندوستان را در معرض تباهی قرار خواهد داد ،چین وهندوستان   منحیث دو کشور بزرگ قاره آسیا وظایف ومسوولیت اخلاقی جهت حفظ صلح در آسیا بدوش دارند, وشاید هم در تحلیل نهایی چینایی ها هم از سیاست های ستیزه جویانه ء پاکستان به ستوه آمده اقدامات جهت کنترول تحرکات تهاجمی پاکستان روی دست گیرند, ولی وقایع اخیر کابل وقبول مسولیت عملیاتی آن از جانب طالبان موءید  وجود اختلاف در سلسله مراتب طالبان بوده وملابرادر به حیث قربانی عنصر غیر کار آمد برای ای اس ای مبدل گشته که توقیف آن میتواند گواه این امر باشد,  وشاید هم ملا برادر به افغانستان مسترد نگردد تحویلی ملا برادر به افغانستان میتواند بسیاری از رازهای خوابیده را عریان سازد .....

 

 

  1 ..   جریان پرشتا ب طالبان صفحه (      108 )

 


عبدالحی نزهت
16 حوت (اسفند) 1388
  
  
Copyright © 2005-2010 www.khorasanzameen.net