استراتیژی امریکا ادامه ی سیاست قرن 19 بریتانیا درافغانستان بازگشت برویۀ نخست

اگر وقایع و حوادث تاریخی افغانستان را ،به ارتباط مسایل پرابلم ها و دشواری های که در منطقه وجود دارد ،تحلیل و ارزیابی گردد،عمق و ریشه ی  تاریخی اختلافات،در محد وده ی جغرافیایی ما ادامه ی سیاست استعماری برتانیا در قرن 19 است.که آن سیاست کشور ما را در محدوده جغرافیایی موجوده منحصر ساخته ، و به حیث یک کشور ضعیف و حآیل جهت تطبیق  سیاست استعماری از ان استفاده میگردید .کشور که در محاصره کلی کشور های متخاصم که به گونه های مختلف با وی دشمنی مینمودند, از تمام امکانات و سهولت های که جهت تغیرات اجتماعی که جهان و منطقه از آن بهره گرفت ،ولی این کشور با آن  امکانات دست نیافت ، و محصور و منزوی باقی ماند،حاکمیت سرداران محمد زایی استفاده از ین حالت درد ناک، در تحمیل  و تحکیم قدرت شخصی وحاکمیت قبیلوی با سیاست های استعماری ،  همگام و هم نوا بوده ،و مانع رشد و تکامل اجتماعی در عرصه های مختلف گردید. بعد از آنکه برتانیا شبه قاره هند را ترک گفت ،اضلاع متحده آمریکا به حیث وارث و ادامه دهنده  ی سیاست برتانیا, در منطقه ،به همان شیوه و روش و تاکتیک های برتانیا کبیر توسل جست, و از آن خط تعین شده ی قبلی گام فراتر نگذاشت, مراجعه و ارتباط دولت های مختلف در زمان شاه محمود خان در 1951 و اویل صدارت سردار محمد داود خان 1953, به آمریکا جهت دریافت کمک و مساعدت اقتصادی ،نظامی  به جایی نرسید تحلیل و ارزیابی آمریکا از منطقه تایید سیاست های پاکستان که وارث پروگرام های برتانیا بود, تحکیم و ثبات آن کشور, محور سیاست های آمریکا در منطقه بود .سوال این جاست که بعد از گذشت بیش از نیم قرن کدام تغیری در سیاست آمریکا به وجود آمده است ؟ نگاهی گذرا به پس منظر تاریخی حوادث گذشته ،و خاصتآ بعد از مداخله نظامی شوروی در افغانستان ،سیاست های آمریکا اتکاء به منافع سیاست های پاکستان تدوین یافته، و جهت تحقق اهداف بلند بالای آن کشور  تلاش های جدی صورت گرفته است .دشواری و پرابلم های دولت اسلامی افغانستان به رهبری استاد برهان الدین ربانی ، در موضع گیری خصمانه ایالات متحده آمریکا نهفته بود،آمریکا مطابق اندیشه های برتانیا در سیاست منطقوی در جنوب آسیا ،پاکستان را محراق اصلی سیاست های خود در این حوزه جغرافیایی میداند لهذا احمد شاه مسعود با همه شهکاری ها و مبارزات ،و افتخارات جهاد و مبارزه بر علیه شوروی عنصری مطلوبی برای آمریکا شده نتوانست !

 

به گفته ی محمداکرم اندیشمند"آی اس آی هیچ گونه استقلالی را برای مجاهدین و تنظیم های جهادی مد نظر نمیداد ،هر عنصر و نیرو مستقلی را, که از برنامه ها و اهداف ای اس آی سر پیجی مینمودند, با خصومت برخورد مینمود خصومت ومخالفت آی اس آی با احمد شاه مسعود عمده ترین جهره مستقل جهاد ومجاهدین در دهه 80 و 90 از همین سیاست آی اس آی ریشه میگرفت "(1) . استقلال عمل ، در پیش برد اهداف جهاد ،و مبارزه طولانی مسعود در منطقه یکی ازابعاد برجسته ی سیاست مسعود بود ، بعد دیگری سخصیت مسعود در تبار و ارتباط قومیت او نهفته بود ،با وصف آن که مسعود به حیث یک عنصر فعال دینی ،زیاد به ملت های مسلمان جهان میاندیشید ، ولی شرایط و دشواری های ساختار اجتماعی و خاصتآ قبیلوی جامعه او را در تنگناء و مشکلات عدیده ی تباری،مشغول ومحصور داشته بود. و مسعود همیش در تلاش بود  از ین مخمسه و چالش های که بر وی تخمیل میگردید بیرون آید ، ولی این یک مشکل اساسی برای مسعود بود, و آمریکا با درک این وضیعت از دریچه سیاه  آی اس آی به مسعود مینیگریست ، او را از نگاه تباری عنصر قابل اعتماد برای آمریکا نمیدانست . آمریکا در سیاست های منطقوی خود افغانستان را ساحه  نفوذ شوروی سابق میدانست . بعد از آن که افغانستان کاملآ و عملآ در اختیار و حیطه ی  سیاست شوروی قرار گرفت ، برای آمریکا این امر کدام تازگی نداشت ولی قیام مردم افغانستان و مبارزه بی امان آنان آمریکا را وا داشت ، تا به افغانسان عطف توجه نموده, بازهم این سیاست فقط به اتکا به منافع پاکستان در منطقه تدوین یافت. آمریکا استرا تژی پاکستان را عنصر عمده در بحران موجوده افغانستان دانسته ،و مطابق آن سیاست های امریکا را در منطقه عیار مینمود. ولی با همه دشواری و مشکلات مسعود با درایت و هوشیاری قدرت را در کابل تصاحب , و رژیم دست نشانده شوروی را سرنگون نمود, و پاکستان و آمریکا را در مقابل یک عمل انجام شده قرار داد. آی اس آی که قبلآ با تلاش نا کام کودتا ی شهنواز تنی جهت بدست آوردن قدرت برای حکمتیار ناکام گردیده بود ،دولت استاد ربانی و احمد شاه مسعود را در کابل غیر قابل قبول میدانست ، تمام تلاش مسعود برای اقناع آمریکایان به نتیجه نرسید ، مسعود  ملاقات که با رابین رافایل معاون وزارت خارجه آمریکا داشت با درک کامل از سیاست آمریکا ،برای هم رزمان شان در 1996 در استالف این چنین بیان داشت.

 

"کمر های خود را برای یک مبارزه و مقاومت دیگر با سلطه گری و زور گویی آمریکا ببندبد"(2). مسعود از  ملاقات با معاون وزیر خارجه امریکا درک نموده بود, که آمریکا کاملآ ار طالبان حمایت نموده و از تجاوز آشکار پاکستان به کشور ما پیشتیبانی مینماید .ولی مسعود بعد ازسقوط کابل بدست طالبان مبارزه وتلاش های خویش رابر علیه ی طالبان شدت بخشید .

 

بعد از وقایع 11 سپتمبر و شهادت احمد شاه مسعود باز هم آمریکا همان سیاست قبلی را با تفاهم با آی آس آی پاکستان ، با وصف کشتن 3000 نفر از مردم آمریکا در وقایع 11 سپتمبر توسط القاعده و طالبان ادامه داد. ، آنها مدت ها تلاش نمودند تا قبل از سقوط طالبان در سا ل 2001 با طالبان میانه رو! مفاهمه نموده تا قدرت را در کابل به آنها واگزار نمایند ، و پاکستان کما فی السابق مشوق آمریکا در این سیاست گذاری ها بود.حتی پاکستان اجازه یافت مشاورین و قومندانان برجسته پاکستانی را از محاصره جبهه متحدد در قندوز در سال 2001 شبانه توسط طیارات پاکستانی از ین شهر انتقال دهد. این عمل در همان شب افشا و چهره دوگانه سیاست آمریکا را در آن وقت برملا ساخت. سقوط و از هم پاشی شوروی سابق نه تنها سیاست آمریکا را در منطقه تغیر نداد, بلکه همان سیاست و طرح های پاکستان,  به شکل جدی تر ادامه یافت .دلایل ادامه سیاست خصمانه پاکستان در باره افغانستان اختلافات تاریخی هند و پاکستان (3) میباشد ، اگر از هم پاشی شوروی که به تضعیف روسیه انجامید, با ا لمقابل هندوستان, چین وروسیه با رشد و شگوفایی اقتصادی با پوتننسیل قوی نظامی در عرصه ی بین المللی ومنطقه   ابراز وجود نموده اند ، و آمریکا هم به نوعی در ین رقابت ها به حیث ابر قدرت کشانیده میشود, و پاکستان منحیث متحد آمریکا از این تضاد ها به نفع خود استفاده میبرد ، اشتباه دیگری ایالات متحده آمریکا برداشت نادرست, از ترکیب نامتجانس قومی وملی کشور ما است, آنها علنآ در جستجو عناصری انحصاری حاکمیت  از یک تبار معین اند ، تا آن را مطابق به سیاست های پاکستان به اریکه قدرت به کابل تحمیل کنند ،و خواست ها و تمنیات گروه های قومی دیگر را که به این سیاست ها به شک و تردید مینیگرند, در نظر نداشته ،جهت ایجاد بحران , نا آگاهانه یا آگاهانه نقش ایفا مینمایند.

 

اما پیروزی باراک اوباما چه تغیری دراستراتیژی آمریکا به وجود خواهد آورد ؟جای شک نیست که پیروزی یک سیاه پوست با ترکیب سیاه و سفید نژادی, در انتخابات ریاست جممهوری در تاریخ آمریکا حادثه مهمی به شمار میاید ، اگر این پیروزی در چوکات  حزب جداگانه خارج از دو حزب سیاسی دموکرات ,وجمهورنخواه میبود, ارزش و اهمیت آن برای آمریکا و تمام بشریت بیشتر میشد. ترکیب کابینه و اشغال کرسی های مهم توسط عناصر کهنه کار حزب دموکرات, که در دولت کلنتون نقش های کلیدی داشتند ،نمایانگر کدام تغیر اساسی که بتواند ،سیستم کهنه کاپیتا لستی آمریکا را تجدید سازمان دهد ،  نیست.فقط با تغیر تاکتیک ها و شیوع عمل کرد مهره ها است, که همان ستراتیژی دراز مدت آمریکا در جهان و آسیا, پی گیری میگردد.و پاکستان در منطقه باز هم در سر لوحه ی دفاع این ستراتیژی قرار دارد .

 

افغانستان گروگان سلاح اتومی پاکستان

بحران افغانستان در دهه 80 و 90 به پاکستان فرصت داد ، تا تمام کمک های آمریکا و متحدین آن چون عربستان ،و کشور های خلیج را مطابق خواست خویش به ننظیم های 7 گانه توزیع نماید ، این پول های باد آورده را پاکستان, فیصدی ناچیز آن را به تنطیم ها توزیع نموده, و متباقی آن را در پروژه های مختلف ساختمانی پاکستان به مصرف میرسانید ,از آن جمله تولید و ساختمان سلاح اتومی پاکستان در اولویت های کاری  رهبران نظامی  پاکستان بود, این زمام داران با استفاده از رقابت های جنگ سرد, و خطر شوروی و کمونیزم, ماهرانه در زمینه اقدام نموده پاکستان را دارای سلاح اتومی گردانیدند. و آمریکا این حرکت پاکستان را تحت اتموسفیر فشار جنگ افغانستان نادیده انگاشت ،و پاکستان از برکت کمک های جامعه جهانی به مجاهدین افغانستان, به سلاح اتومی دست یافت.

 

آمریکا که افغانستان را ویتنام شوروی ساخت, وقایع بعدی رشد تروریزم بین المللی وعواقب ناشی از تسلیحات اتومی, و عملکرد  تروریست ها, در ارزیابی آمریکا, از وضع وحالت که بعداء پدید آمد ,درنظرگرفته نشده بود . حال که پاکستان تحت فشار تروریزم بین المللی و افراط گری مذهبی قرار دارد, آمریکا در تلاش است تا از دسترسی این عناصر به سلاح اتومی پاکستان جلوگیری نماید .دولت آمریکا به خاطر سلاح اتومی اینکشور در صدد تقویه بیشتر این دولت بوده و خواسته هاومنافع این دولت را در سیاست منطقه همیش دراولویت  قرارمیدهد, ازین سبب دولت مشرف به همه سیاست های دوگانه,و دروغین که در حل بحران کشور ما بکار میبرد, مورد پیشتیبانی آمریکا قرار داشت ، و دولت موجوده ملکی پاکستان هم ادامه دهنده همان سیاست آقایی مشرف است .لذا آمریکا برای دفاع از حاکمیت موجوده پاکستان, که کاملآ این دولت, موافق سیاست های غرب هم نیست ، افغانستان را گروگان سلاح های اتومی پاکستان ساخته و کدام ستراتیژیک روشن و شفاف را در عرصه سیاسی ونظامی به خاطر منافع مردم افغانستان پی گیری نمی نماید. ازین سبب از اثر مداخله پاکستان بحران در افغانستان اوج گرفته و خطرات ناشی از آن قسمتی از افغانستان را بی ثبات سخته است  ,نا امنی ها به زودی به مناطق دیگر کشور سرایت خواهد کرد.

 

 

 

 

 

(1)   صفحه 114  آمریکا در افعانستان محمد اکرم اندیشمند

(2)   صفحه 162 آمریکا در افعانستان محمد اکرم اندیشمند

(3)   مقاله مسله کشمیر و بحران افغا نستان



عبدالحی نزهت
4 مارچ 2009
  
  
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net