مسله ی کشمیر و بحران افغانستان بازگشت برویۀ نخست

دراین اواخر قبل از حادثه  تروریستی در بمبیی هندوستان یکی از روزنامه  نگاران غربی در سایت بی بی سی خبر را به نشر رسانید که این خبر ارتباط مستقیم به جنگ وبحران افغانستان داشت. موضوع بحث اختلاف تاریخی هند و پاکستان در بارهء کشمیر بود. این اختلاف بیش از نیم قرن میشود بین این دو کشور همسایه وجود داشته منتج به جنگ ها و کشمکش های خونینی بین آنها در شبه قاره هند گردیده است. نویسنده در تحلیل این وضع تاکید داشته است تا مسله کشمیر به یک راه حل اساسی نرسد جنگ در افغانستان پایان نمیابد! تحلیل قضایا وپیچیده گی اوضاع منطقه نشان میدهد جنگ افغانستان به اختلافات هند و پاکستان ارتباط ناگسستنی دارد. بعد از تجزیه شبه قاره هند به دو دولت هند و پاکستان، افغانستان از تشکیل دو دولت در شبه قاره هند ناراض بوده این تجزیه را خلاف منافع ملی خود میدانیست. ازاین جهت در وقت شمولیت پاکستان در سازمان ملل رای مخا لف داد. افغانستان همیش در قضیه کشمیر از موضوع هند دفاع نموده وهندوستان را به حیث همسایه قدیمی خود قابل احترام پنداشته. و دولت های افغانستان با هند روابط حسنه داشته اند. هند و پاکستان که چندین بار در گیر جنگ ها ی خونین شدند. جنگ سال 1973  برای پاکستان فاجعه بار بود. در این جنگ  دولت هند از قیام بر حق مردم  بنگال غربی که  جهت کسب  استقلال  بنگله د یش  از  پاکستان مبارزه مینمودند حمایت سیاسی و نظامی به عمل آورد. وپاکستان باشکست مفتضحانه نظامی وتسلیمی بیدون و قید شرط در بنگا ل غربی یا بنگله دیش مواجه شد، و اردوی یکصدهزارنفری پاکستان به اسارت نیروهای هندی و بنگا لی درآ مد.

 

تجزیه پاکستان وحدت و یک پارچگی پاکستان را کاملا  متزلزل  ساخت؛ اما  افغانستان  با اتخاذ  سیاست نادرست بی طرفی در قضیه جنگ هند و پاکستان دربنگا ل بزرگترین اشتباه تاریخی را مرتکب شد که درآینده به هیچ صورت قابل جبران نخواهد بود. اگر افغانستان  درآن  مرحله ی حساس از جنبش های آزاد یبخش بلوچها و پشتونها و سندی ها صادقانه حمایت مینمود معضلات کنونی برای کشورما بدینگونه نمیبود و دولت پاکستان شکل امروزی رادر جغرافیای منطقه نمیداشت. شکست پاکستان، کشوریکه عضو پیمان نظامی منطقوی سنتو بود یک عقب نشینی و شکست برای اضلاع متحده امریکا بود. زیرا امریکا هم عضو آن پیمان بود. بعداز ختم این جنگ، هندوستان بحیث متحد شوروی سابق از وجهه سیاسی و نظامی خوبی در صحنه بین المللی بر خورد دار شد. دولت نظامی پاکستان که در جنگ مغلوب شده بود توجه بیشتر به حفظ تمامیت ارضی باقیماندهء سرزمین پاکستان معطوف داشت  و ذالفقار علی بوتو را  که در زندان بود آ زاد ساخته بحیث وزیر خارجه به عجله به سازمان ملل متحد اعزام  نمود تا از شناسایی   بنگله دیش  بحیث  یک  کشور مستقل جلوگیری نماید و شکست نظامی رابه پیروزی سیاسی جبران نماید. ولی ذولفقارعلی بوتو در این امر موفق نشد و بنگله دیش بحیث یک کشور مستقل در نقشه جغرافیای جهان عرض وجود نمود. اما لشکر کشی شوروی به افغانستان فرصت طلایی را به اختیار زمامداران پاکستانی گذاشت تا ضعف اقتصادی, سیاسی  و نظامی خود را با استفاده از این بحران و جنگ داخلی  افغانستان جبران نمایند. تمام کمک ها و مساعدت غرب و کشورهای عربی را به نام مجاهدین افغانستان جمع اوری نموده، به دلخواه خویش به مصرف رسانید، و مسله آزادی واستقلال کشمیر را بشکل جدی در مجامع بین المللی طرح وپیگیری نمود. تربیه ی گروه های جنگجو ی کشمیری جهت اشتراک در جنگ کشمیر و ارتباط این گروه با مجاهدین افغانستان را تامین نمود، و از مجاهدین کشور ما نیز در جنگ های کشمیر استفاده نمود.

 

این تحرکات پاکستان منتج به کشمکس های نظامی وسیاسی درمنطقه شد. پاکستان از موقعیت نادر پیش آمدهء مداخلهء شوروی برای تضعیف دولت حزب دموکراتیک خلق طرف دارشوروی استفاده نمود. بعد از سقوط این دولت  تلاش نمود تا حکومت دلخواه پاکستان را در کشور ما تحمیل نماید. ولی در این راستا به مشکل جدی مواجه شد، و شهید احمد شاه مسعود سد بزرگ به مقابل سیاست های استعماری پاکستان گردید تا اینکه پاکستان طالبان را به صحنه سیاسی و نظامی کشور بسیج نمود. این  سناریو و نمایش تراژیدی قرن را تا هنوز ادامه  میدهد. موجودیت گروپ های تروریست های عرب، چیچینی، اوزبیک و اویغور که تعداد آ نها هزاران نفر تخمین  زده میشود با همکاری طا لبان پاکستانی کشمیری وافغانستانی کانون تشنج درشبه قاره هند وافغانستان  میباشند، انها مشترکا جهت تطبیق استراتیژی پاکستان در منطقه  فعالیت مینمایند.

 

 این گروپهای ترورستی توسط استخبارات پاکستان هدایت و رهبری میشوند، از اینرو بحران کشمیر و افغانستان از یک منبع واحد  اداره میگردد. هردو منطقه ی بحران زا یکی  به دیگری  ارتباط دارد. ناتو و امریکا با درک و قبول موجودیت پایگاه القاعده و طالبان در پاکستان تحرکات نظامی را علیه  ترورستهای القاعده آغاز نموده اند. حملات طیارات بدون پیلوت امریکا به ایالت شمال غربی پاکستان نمایانگر تغیر استراتیژی امریکا میباشد. وپاکستان تحت فشارسیاسی ونظامی امریکا مجبور گردید قوای بیشتر  برای سرکوب  تروریستها به  صوبه  سرحد بفرستد و نتیجه ی عملیات نظامی خویش را به امریکا و جهانیان نشان دهد. از این سبب سازمان استخباراتی پاکستان نقشه وپلان حمله به بمبیی پایتخت اقتصادی هندوستان را سازماندیهی نموده با دقت طراحی مبکند که هیچ سازمان استخباراتی جهان و هندوستان از آن آگاهی نمیابد. بعد از این عملیات ترورستی  هندوستان  میداند که  طراحان  این توطیهء  بزرگ در پاکستان قرار دارند، هندوستان عکس العمل جدی نشان میدهد و پاکستان را متهم به دست داشتن  در این قضیه میکند پاکستان واکنش هندوستان را جدی پنداشته اعلان میدارد که قوای خود را از قسمت غربی آن یعنی صوبه سرحد به طرف سرحدات شرقی خود برا ی مقابله با هندوستا ن سوق میدارد.

 

برای پاکستان مهم نیست به چه تعداد افراد ملکی وبی گناه در بمبیی کشته ویا مجروح میگردند مهم اینست که بهانهء برای عقب نشینی  قوا ی نظامی از صوبه سرحد را بدست اورده و فشار بر طالبان والقاعده را کاهش دهد تا افغانستان از طرف طالبان پاکستانی و القاعده مورد تاخت و تاز بیشتر قرار گیرد. لهذا قضایای کشمیر وجنگ افغانستان  مطابق طرح استراتیژی پاکستان در منطقه ادامه دارد.

کشور هندوستان که ظرفیت و پوتنسیل قوی اقتصادی سیاسی و نظامی در منطقه و جهان را دارا  میباشد، میبایست توجه جدی برای مهار این همسایه و حریف سرکش و فاقد مسولیت خود نماید. برای تضیعف این کشور لگام گسیخته، اقدامات سیاسی و نظامی روی دست گیرد. در غیر ان عواقب خطرناک استراتیژی پاکستان همیش، هند و افغانستان را تهدید نموده اکثر کشورهای آسیای مرکزی را بی ثبات خواهد ساخت.



عبدالحی نزهت
4 دسامبر 2008
  
  
Copyright © 2005-2008 www.khorasanzameen.net