چرا زنان اهل رجال مخفی اند؟ بازگشت برویۀ نخست

افغانستان کشور که حضور زنان را در طی سال های متمادی در فعالیت های اجتماعی  به مشکل پذیرفته و یا بعضا هم با نارضایتی جبرا  به آن تن داده است .

اشتراک زنان در فعالیت های اجتماعی برای بسیاری فامیل های افغان که حتی مردان انها در پست های بلند تصمیم گیری  دولتی هم سهیم اند یک عمل ناپسند و نا خوش آیند بشمار میاید.

نارضایتی های مردم  در مورد حضور زنان در اجتماع با انواع گوناگون خشونت ها  و بدرفتاری ها که بعضا منجر به مرگ زنان میگردد به خوبی واضح و آشکار میگردد.

ولی چرا مردم در طول این مدت طولانی هنوز در مقابل اشتراک زنان در اجتماع حساسیت نشان میدهند و با وجود تحولات گوناگون و تجارب کسب کرده از زندگی هنوز هم نسل به نسل فرهنگ تعصب در مقابل زنان را ادامه  میدهند؟

با وجود اشتراک اکثریت زنان  با پوشش اسلامی  ومراعات نمودن قواعد و مقررات کشور در مورد حضور زنان در اجتماع باز هم حضورانها در اجتماع  برای بسیاری ها در جامعه کنونی ما به نظر منفی نگریسته شده و پا گذاشتن به رسوم انهاافاده میکند  را

این همه تعصب برای چی و از کجا منشا میگیرد. ؟

مسوول این همه تعصبات  اهل رجال و اشخاص قابل نفوذ در کشور اند انهایی که حرف اول را در جامعه میزنند انهایی که با وجود که خود شعار تحقق حقوق زن را در اجتماعات سر میدهند و در حقیقت علاقه چندانی به اشتراک زنان در جامعه ندارند این طرز تفکر انها از عدم اشتراک زنان متعلق به خانواده های خود انها در محافل و تجمعات  حتی زنانه را نشان میدهد.

در طی مدت زمان که هزاران زن از خانواده های معمولی افغان در میان آتش و خون و بدتر از همه در مقابل چشمان خشمگین عده کثیری از مردمان  متعصب از حضور زنان در جامعه وارد اجتماع مملو از هزاران خطر و تهدیدو تعصب شدند و میشوند ولی چرا تا حال زنان خانواده های اشراف زاده و رجال  نمیتوانند حتی در اجتماعات  زنانه و ملی اشتراک کنند.

اشتراک زنان از هر خانواده که باشد  در شرایط حال  با خطرات و تهدیدات همراه است  هر زن که وارد اجتماع میشود دارای شخصیت والای انسانی است و حفظ شرافت واحترام به حقوق انسانی و اسلامی هدف مبارزات عدالت خواهی انها است در حالی که بسیاری از زنان خانواده های رجال و مقامات دولتی که حتی دارای تحصیلات عالی هم اند  کمتر در اجتماع حضور مییابند ودر خفی به سر میبرند.

 عدم اشتراک زنان  متعلق به خانواده های رجال و مقامات دولتی نشان دهنده یک نوع تبعیض میان زنان خانواده های معمولی و رجال است . و هم به صراحت نشان میدهد که مقامات که خود پشت میزهای خطابه داد از عدالت خواهی و تحقق حقوق زنان میزنند خود تا چی اندازه این امر را رعایت میکنند .

گرچه  این امر واضح است که  خانواده های اهل رجال باید  تشریفات و قواعد را نظر به موقیعت  شان حفظ نمایند  ولی باید متوجه این نکته هم باشند که مردم فقط متوجه رفتار و کردار انها است آنچه را که انها انجام میدهند  در موارد بیشترمردم  مناسب و شایسته میدانند و یک عمل پسندیده در میان مردم  شمرده میشود  .

 پس وقتی زنی از خانواده  معمولی  وارد جامعه میشود وبرعکس زنان خانواده های بانفوذ و اهل رجال را در خفا میبینند بناأ برای انها حضور زنان معمولی یک نوع عمل ناپسند معرفی میشود چون این سوال برای انها مطرح میگردد که اگر این عمل قابل قبول باشد انهایی که اجتماع و دور و اطراف ما را رهبری میکنند زنان  از خانواده های آنها چرا حتی  نمیتوانند در محافل و اجتماعات زنانه و ملی اشتراک نمایند.

بسیاری از مردان خانواده های معمولی افغان در مقابل اشتراک  زنان متعلق به خانواده های  شان در فعالیت های اجتماعی جراات تصمیم ګیری ندارند  و متردد اند چون  انهایی که بیشترین نفوذ را در جامعه دارند علاقه چندانی در این مورد ندارند انهایی که به این عمل مبادرت میورزند مانند نقطه روشن در اجتماع ظاهر میشوند که با هر نوع دید و نظرو عکسالعمل های گوناگون بدرقه میگردند.     چونفامیل های که مردان انها در مقام های بلند دولتی اند زنان اکثریت انها تا حال نتوانسته اند حتی تحصیلات ابتدایی داشته باشند  این خود دوگانگی را در طرز تفکر و عمل اشخاص که در تصمیم گیری های مهم دولتی نقش دارند وانمود میسازداین طرز برخورد  اشخاص قابل نفوذ  و اهل رجال  مفکوره خانواده های معمولی  افغان را در مقابل زنان  بصورت غیر مستقیم  تغییر میدهد. و جراات  انها را در امر فعالیت های اجتماعی زنان کم میسازد.



داکتر جلیله سلیمی
1 جنوری 2009
  
  
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net