وحدت ملی و اسطوره های سیاسی بازگشت برویۀ نخست

بنام پرورگار شهدا وراست کرداران!

با درود واحترام به شهید بزرگ وپیشتاز افغانستان، پیشوای راه عدالت وروشنگری استاد مزاری.

همچنین سلام وصلوات می فرستیم  برشهدای همراه رهبر شهید وهزاران تن از شهدای زن ومرد وکودکی که همواره درغبار فراموشی گم شده اند وهیچگاه یاد و نامی از آن قهرمانان پاکدامن راه آزادی و استقلال  به میان نمی آید!

از برگزار کنندگان محفل امروز صمیمانه تشکر وتقدیر می کنم که یاد ونام ورشادتهای یکی از شهدای بزرگ افغانستان، یعنی رهبر شهید را به تجلیل گرفته اند. بدون شک رهبر شهید، چهره شناخته شده ای در جهان، شخصیت تأثیر گذار در تاریخ تحولات سیاسی معاصر افغانستان ورهبر اسطوره ای برای پیروانش می باشد. جهاد چهارده ساله ی او در برابر قوای ابرقدرت شوروی ومقاومت مجدانه وکم نظیرش درمقابل سپاه تعصب و تفرقه، نقش برجسته ی وی را در تاریخ مبارزات استقلال طلبی وعدالتجویی غیر قابل کتمان ساخته است. وبالاخره ، شهادتش توسط گروه تروریست طالبان، بهترین گواه بر نقش وتآثیر تعیین کننده ی آن شهید در مبارزه ی استقلال طلبانه و مقاومت ملی واسلامی وحق طلبی  می باشد.

بسیار خرسندم که در جمع فرهیختگان ودر این محفل پر شکوه فرصت یافته ام که دقایقی چند به نکاتی بپردازم. آنچه که میخواهم امروز به عرض برسانم یک مساله ی ملی واساسی است که  با همه ی ضرورت واهمیتش، متاسفانه کمتر مورد  تعمق فکری، دقت وکنکاش نظری وتوجه عملی قرار گرفته است. وآن: پدیده ی وفاق ملی می باشد که از آرمان های بلند رهبر شهید بود. هرچند که، در آن زمان تاریک هیچکس صدای روشن وحدت طلبی آن رهبر فرزانه را نشنید.

  بنده نمی خواهم در این وقت محدود وارد این بحث گستردة شوم ولی آنچه که از دیدگاه من، می تواند  از مبانی مهم وحدت ملی تعریف وتوجیه گردد: احترام به فردیت وحقوق فرد، احترام واعتقاد به شان انسانی زن، احترام به ارزشها، فرهنگ، عقاید و باورهای اقوام ومهمتر وعینی ترازهمه، احترام به اسوه ها واسطوره های سیاسی اقوام مختلف کشور می باشد.

احترام به اسطوره ها ی سیاسی اقوام، الزاما به معنی تأیید ویا تکریم انها نیست بلکه این احترام به معنی ارزش گزاردن به شخصیت اجتماعی و هویت سیاسی پیروان ومعتقدان آن اسطورة قومی می باشد. با توجه به اینکه شرایط سیاسی، ساختار قومی و ویژگیهای تاریخی درافغانستان، مجال ظهور رهبران ملی را سد کرده است، رهبران ومنادیانی که آرزوها وآرمانهای سیاسی واجتماعی جامعه، بویژه جوامع محروم را بیان می کنند، به مثابه اسطوره ها ی قابل تقدیر وحتا تقدیس برای جوامع حاشیه نشین مطرح می گردد.

 اسطوره های سیاسی بعنوان نمادهای هویتی تبارز پیدا می کنند ونقش مهمی در بسیج اجتماعی پیروان خویش برعهده می گیرند. آنها با محبوبیت کاریزماتیک خود روح وعواطف پیروان خودرا به جنبش وجهش وا می دارند و مبنای بسیاری از تحولات مهم قرار می گیرند. به همین دلیل نباید تاثیر ونفوذ معنوی این رهبران را در شکل دهی افکار اجتماعی  ومواضع سیاسی پیروان وهواداران شان نادیده گرفت. از هیمنرو احترام به این رهبران واسطوره های سیاسی می تواند شرایط و نشانه های اساسی ترویج همپذیری اجتماعی و ووفاق سیاسی را فراهم آورد.

رهبرشهید بعنوان یک واقعیت انکار نشدنی، نقش یک اسطوره سیاسی را برای ملیونها پیرو خود ایفا می کند. احترام گذاشتن به وی، به مفهوم روشن کردن چراغ آگاهی در جامعة منسوب به او می باشد که بخش بزرگی از ساختار قومی ونفوس افغانستان را تشکیل می دهند. وبالعکس بی احترامی وهتک حرمت نسبت به رهبرشهید از جانب هر قوم وفردی، به معنی جریحه دار کردن یک جامعه ی چند ملیونی ودرنتیجه برافروختن اتش کینه ونفرت قومی واجتماعی و تشدید خصومتها و منازعات سیاسی خواهد بود.

رهبرشهید، نماد عدالت جویی وفریاد منفجر شده ی  برابری طلبی جامعه ی هزاره می باشد که اکنون به اسطوره ی قابل تکریم ملیونها پیرو خویش تبدیل شده است. طبعا احترام به این شهید از جانب سایر اقوام، به معنی تمایل به نزدیکی با جامعه ی هزاره و فرستادن پیام برادری و دلجویی با این جامعه می باشد. مسلما هتک حرمت نسبت به این شهید، می تواند آتش بد بینی ها، بی اعتمادیها و نا شکیباییهای روابط  بین القومی را شعله ورتر نماید.

بنا براین، رهبر شهید بعنوان رمز پیوستگی اجتماعی ونماد هویت وافتخار سیاسی جامعه ی شیعه وهزاره قرار گرفته است، که حتا پس از شهادت خود هم می تواند منبع جنبش وجوشش اجتماعی ورمز تحولات و جهت گیریهای سیاسی پیروان خود واقع شود. جایگاه عاطفی، نفوذ معنوی وتاثیر سیاسی این اسطوره ی عدالتجویی در میان پیروانش، بسیار عمیق وپایدار است وبه همین دلیل حتا در غیبت حضورخویش، نقش هدایت کنندگی وبرانگیزندگی سیاسی واجتماعی خودرا بشدت ایفا می کند.

الهام بخشی  در بینش سیاسی والقای حس غرور قومی ـ اجتماعی دو عنصر مهمی است که این رهبر جاودان یاد، برای پیروان خویش بیاد گار گذاشته اند. بنا براین، بی حرمتی به ساحت مقدس رهبر شهید وبی اعتنایی به جایگاه و موقعیت تاریخی او، ازجانب هر گروه، قوم و جریان سیاسی ای که صورت بگیرد، به مثابه توهین به بینش سیاسی وشکستن غرور اجتماعی پیروان ملیونی وی، تلقی می گردد. طبیعیست که پیامد این موضوع بسیار ویرانگر، سنگین وعمیق خواهد بود.

اگر ما به وحدت ملی بعنوان یک مبنای اساسی در ایجاد پیوستگی سیاسی ودر امیختگی اجتماعی بنگریم، در آن صورت یکی از موارد و مبانی مهم ان، توجه وتعمق به واقعیتهای جامعه شناختی جامعه ی چند قومی وپیچیده ی افغانستان می باشد که مصداق عینی وبارز ان، پدیده نخبگان وا سوه های سیاسی  و اسطوره های قابل تکریم اقوام می باشد که در جایگاه مقدسات سیاسی ـ اجتماعی نشسته اند.

خانمها واقایان!

بنده بشدت معتقدم که وحدت ملی وبسامان رسیدن نظام اجتماعی پریشان ما از رهگذر درک درست واقعیتها و شرایط زندگی واجتماعی مان میسر می گردد. این درک زمانی به عینیت میرسد که ما ظرفیت فکری خودرا ارتقا ببخشیم. بدون شک احترام به عقاید وارزشهای سیاسی وهویت اجتماعی همدیگر نخستین پیش شرط ارتقای ظرفیت ذهنی وفکری ما خواهد بود.

احترام به نمادهای سیاسی همدیگر، صرف نظر از قضاوت ارزشی واخلاقی مان، می باید مبتنی بر منافع مشترک ملی ما بوده باشد. احترام به رهبران سیاسی واسطوره های قومی می باید در چارچوب چنین درکی از منافع ملی صورت بگیرد. طبیعیست که ردیف نمودن این عناصر قابل احترام در فهرست منافع ملی، هم ارمان وحدت ملی را تامین می کند وهم ظرفیت فکری وتحمل ومدارای اجتماعی مارا در عرصه ی روابط وتعامل ملی ارقا می بخشد.

بنده یکبار دیگر احترام خودرا نسبت به مقام اجتماعی وجایگاه سیاسی همه ی شهدای را ه آزادی، ابراز داشته واز خداوند خرد ورافت می خواهم که روح پر فتوح رهبر شهید وسایر یاران او، شهدای بزرگی چون  شهید ابوذر، شهید اخلاصی، شهید علوی، شهید ابراهیمی، شهید جان محمد ترکمنی را بعنوان میراث مشترک وعظمت، عدالت طلبی وازادیخواهی افغانستان قرار دهد و خون پاک آنهارا منبع برکت ووحدت جامعه ی ما بسازد!

هالند  14مارچ 2010

دوستان امروز سرگم كرده ام

رهبر  پير  وپدر گم كرده ام

روزگاري شد كه يار ما شب است

دردل   اين شب سحر گم كرده ام

***
دلم خواهد خودم تنها بگريم

براي  طفل  بي بابا بگر يم

ميان   اين  همه گلهاي پرپر

چو شبنم بر سر گلها بگريم



حاجی علی مزاری
1 حمل 1389
  
  
Copyright © 2005-2010 www.khorasanzameen.net