به مناسبت نخستین سالروز تأسیس فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بازگشت برویۀ نخست

 فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان یا ففتا در حیات امروزی اقوام وملیت های تورک کشور ما یک واقعیت است نه یک نام. یکسا ل قبل برین نخستین سنگ بنای این نهاد فرهنگی در مطابقت کامل با خواست  ونیازهای بر حق وانسانی تورکان افغانستانی در کشور هالند پایه گزاری گردید. اما امروزما عملاً میبینیم که این نو نهال بستان معنویت خلق تورک کشور ما که هد فی جز بیدار گری وایجاد فضای تفاهم واتحاد در بین کلیه اقشار ولایه های مردم ، در جهت دستیابی به حقوق برباد رفته  وانسانی ایشان در گذشته وحال کشور افغانستان ندارد ، به تدریج در حال تبد یل شدن به یک درخت پر با ری است که حاصل آن مسلماً میوۀ عدالت اجتماعی  وبرابری حقوقی مردم ما در یک نظام عادلانۀ فراگیر ودیموکراتیک کشورخواهد بود.

هر چندی که راه رسیدن به این هدف نه در گذشته سهل وهموار بوده ونه هم در آ ینده چنین انتظاری را باید داشت. زیراکه درخت آزادی وعدالت همیشه ودر کلیه ادوار تاریخ  محتاج آبیاری با خون وعرق جبین عدالت خواهان وآزادی پرستان بوده و در هر زمان نیروهای باز دارنده متعددی بر علیه  انسجام و شکل گیری این مبارزات، به اشکال مختلف عرض وجود نموده ونقش های باز دارندۀ آگاهانه وغیر آگاهانۀ خویش را ایفا نموده اند، که مسلماً پروسۀ شکل گیری وتکامل ففتا نیز مستثنا از این امر سنتی اجتماعات بشری وکشور ما  نبوده ونخواهد بود.

ولی با کمال سعادت ما میبینیم که، اکنون حیات مردم تورک در نتیجۀ  رشد نسبی آگاهی وخود آگاهی ایشان، با تأثیر پذ یری از تحولات سیاسی واجتماعی  دهه های اخیرکشور، تأثیر تحولات جهان ومنطقه وعریان شدن ماهیت گرایش های آرمانی وذهنیگرایانۀ انترناسیونالیستی راست وچپ در عمل، وارد یک مرحلۀ جدی وتاریخی جدید گردیده ، علی الرغم  تلاش های  مذ بوحا نۀ معتادین مخالفت با تحولات نوین و جا مانده در جال اوهام و خیالات گذشته پرستی وگروه پرستی، راه تکاملی مورد نیاز خویش را، در زیر رگباری از توطئه وتخد یر ایشان، ودیگر مخالفین آگاه ونا آگاه حق طلبی  وتحول پسندی، با قاطعیت وتدریج در نوردیده، وعمیقاً درتکاپوی راه بازگشت به خویشتن آگاهانه وانسانی  تورکان، دربیرون شدن از مرحلۀ  از خود بی خبری واستبداد زدگی بی رحمانه مردم ما در گذشته و امروز است.

شکل گیری و رشد امروزی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان خود بهترین مصداق امر فوق الذکراست. زیرا ما از ابتدا تا امروز شاهد آنیم که، اگر ازیک جانب ضرورت ایجاد چنین یک نهادی در مطابقت با نیاز های انسانی و آئینه داری درد های ناکرانمند خلق تورک درین سرزمین، روشن اندیشان متعهد و آگاه تورک کشور را با پیروی از کار نامه های هزاران آزادۀ جان بر کف، راه عدالت و برابری باشندگان این جغرافیای اسارت و بدبختی در گذشته و حال، در برابر رسالت بی چون وچرای پیریزی این نهاد فرهنگی قرار داده و موجبات رجوع انبوه مردم را فراهم ساخت، از جانب دیگر عوامل باز دارندۀ متعددی که پایه گزاری چنین یک نهادی را درمغایرت با منافع  قومی، قبیلوی، حزبی وعقیدتی خود میپنداشتند، هر یک به شیوۀ خود، در ابعاد مختلف وارد عمل گردیده و از تلاش های تخریب کارانه برعلیه دست اندر کاران ایجاد ففتا یک لحظه هم فارغ نه نشسته ونمی نشینند. درین میان خادمین وفادار به جریانات سیاسی حاکم گذشته با تکیه بر معیار های آیالوژیکی وعقیدتی خود ها بیشتر از هر گروهی دیگر پیشتاز تربوده، و با تکیه به اندیشه های ارتجاعی  وشکست خوردۀ انترناسیونالیستی گذشتۀ خود ( که بنا به فرمودۀ حضرت سنائی :آن قدح بشکست وآن ساقی نماند - آنقدر بشکست که هیج باقی نماند   ............. ) هنوز هم در جستجوی آن قدح وآن ساقی ابطال شدۀ تاریخ اند که، روز گاری طعم امتیازات کاذب را به قیمت اسارت و بدبختی خلق ما از کوزۀ قدرت و امتیاز به لطف آن ساقی ساقط شدۀ تاریخ چشیده بودند که، طعم فراموش ناشدنی قدرت هنوز هم، آنها را در باطلاق از خود بیگانگی و فراموش کردن خود حقیقی غرق، و وادار به توطئه برعلیه حقایق انکار ناپذیر محرومیت ومحکومیت ملیت ها ی ازبیک، هزاره، تورکمن، بلوچ، نورستانی، پشه ای وغیره مینماید، که سخت مایۀ تأسف است.

چنانچه این قماش از خود بیگانگان، همواره در صدد ضربه زدن به وحدت وانسجام هواداران ففتا از طروق ومجاری مختلف بوده و تا حال صدها بار فاتحۀ نابودی ففتا را در محافل وحلقات خود بعد از ناکامی تلاش های رنگارنگ، در قرار دادن این حرکت فرهنگی، به خط فکری وتشکیلاتی خود اعلان نموده، و هرجلسه ویا جمع آمد خورد و بزرگ هواداران آگاه وبیدار دل ففتا را  با سبوتاژ های دو رویه آخرین جمع آمد اعضای ففتا اعلان و مردم را از اشتراک در گردهم آئی ها ودیگر فعالیتهای ففتا مانع شد ه اند، که خوشبختانه این فعالیت های ایشان در شرایط امروزی از مؤثریت چندانی برخور دار نیست و صدای آنها از حلقه های منسوب به خود آنها بیشتر شنونده ندارد ونخواهد داشت. البته این یک مرض مزمن وعمیقاً دیرینۀ جامعۀ ماست که محصول مستقیم استبداد زدگی طولانی مدت جامعۀ ما زیر سیطرۀ حاکمیت های قبیلوی از گذشته های دور تا امروز میباشد، که اگر در گذ شته موجبات قربانی های مظلومانۀ هزاران انسان هموطن ما را  در بهای وزارت یا ریاست افرادی چندی مهیا ساخت، امروز نیزآتش اشتیاق قدرت طلبی یک عده  همچنان شعله ور بوده و مثل معروف، گاو پیر وخواب کنجاره را در اذهان تداعی میکند که  ما، علاج آنرا از رب العالمین میخواهیم وبس. زیرا بنابه گفتۀ رودکی سمرقندی: هر که نیاموخت از گذشت روزگار***هیچ نیاموزد زهیچ آموزگار!!

ففتا با الهام از حقایق موجود کشور و درنظرداشت تجارب تاریخی خلق ما پا به عرصۀ وجود گذاشته و راه تکاملی خود را با نهایت متانت و آینده نگری درحال پیمودن است وهیچ مانعی از هیچ استقامتی نمیتواند مانع از تداوم  حرکت های تکاملی آن درین مسیر شود. چنانچه  طی یک سالی که گذشت  مروری به کار های انجام شده در چوکات این تشکیلات فرهنگی چون دایر شدن قرولتای یا کنگرۀ مؤسس، برگزاری نخستین جرگه، تأ سیس نمایندگی های ففتا در کشور های مختلفی چون آلمان، اطریش، کانادا، دنمارک، سویدن، ناروی، امریکا و تأمین رابطه با شخصیت ها و حلقات متعدد علمی وفرهنگی  واجتماعی در کشور های انگلستان، عربستان سعودی ، مصر، جاپان، قرغیزستان، روسیه، فرانسه، ازبکستان، قزاقستان، اکراین، ایران  وغیره در کنار کار های انجام شده در داخل کشور، وسهم گیری در مبارزات افشاگرانه، برعلیه توطئه های محافل شئونیستی کشور برعلیه خلق تورک وشخصیت های با اعتبار مردم تورک چون فاجعۀ خونین جوزجان، تلاش های شئونیستی در توطئۀ امتیاز دهی به کوچی ها از طریق فیصله های پارلمان ودولت، حادثۀ خواجه بهاؤالدین تخار وهجوم ناقلین، حادثۀ دانشگاه بلخ، نام گزاری توهین آمیز کوچه و محلات در جوزجان، مفقود شدن سنگ نوشته روضۀ شاه ولایت مآب در مزار شریف، علل وانگیزه های محاصره نمودن خانۀ رهبر جنبش ملی واسلامی افغانستان جنرال عبد الرشید دوستم، همکاری های مادی ومعنوی در انتقال جنازۀ یک جوان شهید بنام حکمت الله از ولایت فاریاب که در یکی از کمپ های پناهندگی دنمار ک به قتل رسیده بود، کمک به گردانندگان جریدۀ بیلگی در کابل، کمک به گردانندگان جریدۀ ایزگو تویغو در شهر جوزجان وصد ها اقدام خورد بزرگ دیگر که، نشر صد ها مقاله و دیگر آثار ادبی و تاریخی به زبان های تورکی و پارسی از طریق سایت ففتا میتواند بدانها علاوه شود، بخشی از کارهای بزرگ  و دور از تصوری است که امروز با تجلیل از یک سالگی ایجاد آن در کشورهای مختلفی چون امریکا، کانادا، آلمان واطریش، دنمارک وسویدن وممالک دیگر و دریافت پیام های همه جانبۀ همبستگی از حلقات و گروه های مختلف فرهنگی  و اجتماعی در کشور تورکیه و از داخل افغانستان، انعکاس خود را در زنده نگهداری سنت های مبارزه، در راه دست یابی به عدالت وحق توسط یک گروه انسان های متعهد باز می یابد.

راه  ففتا یک راه  متکی به اندیشه و هدف عدالت خواهانه سراسری در کشور بوده ، نجات خلق تورک و پایان بخشیدن به بی عدالتی های ملی واجتماعی  در جامعۀ افغانستان وظیفۀ و رسالت اساسی آن است.

این گردان فرهنگی و بیدارگر خلق تورک با تعهد و وفاداری به آرمانهای حق طلبانۀ مردم ما ازافتادن در قید انحصار حزب ویا گروه سیاسی ویا هم افراد ویا اشخاص معین در امان بوده  ومعیار اساسی کار آنرا برنامه (یاسای فکری)، اساسنامه (یاسای تشکیلاتی ) تصویب شده در قرولتای مؤسس و اولین جرگۀ ففتا در شهر های تلبورگ هالیند و کپنهاگن دنمارک تشکیل میدهد.

دعوت ما از همه فرزندان خلق تورک و دیگر مردم کشور ما افغانستان این است که با درنظرداشت واقعیت های زنده و دردناک موجود در جامعه و الهام از تجارب تلخی که تکیه بر مناسبات عظمت طلبانۀ  قبیلوی در روابط با همی مردم  باهم برادر کشور در گذشته و امروز، اساس و علت آنهاست، بر دیدگاه های خود در رابطه به ایجاد جامعۀ عادلانه، فراهم ساختن زمینه های تأمین وحدت ملی و همبستگی انسانی در کشور ما باز نگری نموده و این امر را که نا برابری ملی بزرگترین عامل تفرقه و نفاق در بین ساکنین یک سرزمین واحد است, هیچگاه از نظر دور ندارند.

وطن خانۀ مشترک کلیه باشندگان سرزمین افغانستان است، اعمال نابرابری در روابط باهمی اقوام وملیت های ساکن کشور بمثابۀ محروم ساختن اهل یک خانه در داشتن امتیازات مساوی در چوکات همان خانه نسبت به همدیگراست.

در هر نوع بیداد گری حق یک گروه توسط گروه دیگر و حق یک فرد توسط فرد دیگری سلب میشود و محکومیت ملی ممثل گسترده ترین شکل محروم سازی کتلوی انسانها در جهان است که در قالب این بی عدالتی، مرز های دیگر اشکال بیداد برهم میخورد و انسان به شکل دسته جمعی صرف بخاطر تعلق داشتن به قوم، نژاد, زبان، منطقه، مذهب وغیره مورد تبعیض و استبداد واقع میشود که این خود وحشتناکترین وبی رحمانه ترین شکل بی عدالتی در جهان است.

در دیگر اشکال بی عدالتی صرفاً نان ویا امتیازات معینی بصورت مشخص از انسان ویا انسانها در رابطه با دیگران سلب میشود. ولی در موجودیت بی عدالتی ملی یک کتلۀ انسانی از نان، نام، تاریخ، هویت، فرهنگ و کلیه ارزشهای تاریخی و انسانی خود در مجموع محروم گردیده و با وجود داشتن وطن و سرزمین مشترک چون بیگانگان در یک سرزمین به سر میبرد، که بزرگترین فجایع در جوامع بشری از آن سر چشمه میگیرد.

ففتا خواهان محو بی عدالتی در کلیه اشکال وجلوه های آن در کشور ماست و درین راه مبارزه مینماید.

به امید محو بیعدالتی ها و پیروزی حق



فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان
31 می 2009
  
  
Copyright © 2005-2009 www.khorasanzameen.net