حامد کرزی و قبیله گرایان از تحقق دموکراسی سخت میترسند بازگشت برویۀ نخست

جای بسا تأسف ودرد است که بخاطر موجودیت نمایندۀ قبیله در رأس حاکمیت سیاسی قدرت درافغانستان ، کشور ما  پیوسته دست خوش خشونت وجنگ ، قتل و کشتار های سازمان  داده شده از طرف عمال دولت وگروه های ستمگستر تبار اندیش وعقب گرای  وابسته به استعمار کهنه و نوچه در زمان حاکمیت بَربَرصفت امیر عبدالرحمان و چه در سالهای ترور و اختناق حاکمیت بیگانه مشرب خاندان آل یحیا خان وطالبان ظلمت  وسایرین ، قرار گرفته است.

بعد از واقعه دلخراش و ضد انسانی 11 سپتمبر 2001 ، قدرت ها و نهاد های بین المللی سرمایه تحت نام مبارزه علیه تروریزم ودهشت افگنی (بااستفاده ازاندیشه ها و تجارب استعماری  بریتانیا در شرق)، به رهبری ایالات متحده امریکا به مقصد تأمین مؤلفه های صلح در منطقه و ایجاد جامعه نوین درافغانستان در صحنۀ سیاسی قدرت سازی ظاهر گردیدند.

این بارامریکا وانگلیس با درک دقیق ازتاریخ گذشته افغانستان وآگاهی همه جانبه از خدمتگزاری بموقع وصادقانه نمایندگان قبیله گرا در سالهای پار بنفع استعمارکهنه بریتانیای وقت، به این فکر و ذکرشدند که انتخاب آقای حامد کرزی منحیث نمایندۀ قبیله مناسب ترین شخصی است که میتواند برنامه های سیاسی و اقتصادی جهان سرمایه را بنفع  آنها به منصه اجرا قرار دهد.

حامد کرزی در یک چرخش سریع واز قبل پلان شده کشورهای امریکا و انگلیس در کنفرانس « بن» آلمان از طرف زلمی خلیل زاد پشتون تبار امریکایی نماینده خاص جورج بوش ریاست جمهوری امریکا  وآقای اخضر ابراهیمی نمایندۀ خاص ملل متحد خلاف ارادۀ اکثریت مطلق نمایندگان کنفرانس بن، برهرم قدرت سیاسی افغانستان تحمیل گردید.

بعد حامد کرزی مانند اسلافش گوش بفرمان در خدمتگزاری بی چون و چرا  رضا کارانه به حامیانش قرار گرفت. تاکه توانست از لندن و واشنگتن دستور و حمایت بازسازی کشور را اخذ نمود، اما خلاف اراده مردم  جنگدیده میهن آنرا نابخردانه در راه نادرست در تقویه حاکمیت سیاسی  قبیله  وهم تباران محدودش بنفع تشدید بی اعتمادی های قومی وگسترش ناآرامی ها بمنظور تحکیم حاکمیت گروهی اش بمصرف رسانید. و جهت تضعیف نیروهای بومی و اصیل مقاومت و آزادی کشور اعمال سیاست خودرای وانانیت پیشه کرد، و آنرا با شیوه ریاء ومکروزی ودستان آوری، بدور از فضیلت انسانی آشکارا بدون شرم و رحم و حیاء دور از عدل و انصاف در عمل پیاده نمود. و همۀ آن نیروهای وطنپرست را بترتیب از صحنه قدرت سیاسی کشید وبیکار و خانه نشین ساخت.

در جلوه دیگر او  خیلی مسلکی و آگاهانه  جهت جلوگیری از تحقق زیرساخت های جامعه آزاد دور از خشم و خشونت، موفق شد که در تحکیم حاکمیت قوم برتر(!) از رویکرد های ناسالم شقاق وریاء و جعل کور در همه عرصه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی استفاده کند.

رئیس جمهور کرزی از روز اول استفاده ناجایز از قدرت اش درانتصاب نمایندگان جرگه بزرگ استفاده و جعل کرد، در تصویب قانون اساسی ناقص جعل کرد، در انتخابات ریاست جمهوری جعل و ساخته کاری  کرد (حتا بعد از انتخابات ریاست جمهوری مردم از قول منابع امریکایی در کابل تبصره میکردند گویا که امریکائیان میگویند: در انتخابات ریاست جمهوری، رای اکثریت را محمد یونس قانونی بدست آورد مگر انتخابات را حامد کرزی برد...)، در انتخابات اعضای مجلس نمایندگان جعل کرد، درتقسیم قدرت برای ملیت های ساکن کشور درحاکمیت سیاسی جعل کرد. تاکنون در لباس اسلام و درچهره رهروان راه دموکراسی دروغین  با شماتت خاص فکر میکند که مردم را فریب داده است.

آقای حامد کرزی شما خوب میدانید که مجامع بین المللی شمارا منحیث نماینده قبیله بر مقدرات مردم ما حاکم ساخته اند، این به آن مفهوم نیست که شما از دموکراسی و جامعه مدنی آگاهی یی دارید، بل بمنظور اینست که شما بمثابه شخص عاری از اندیشه و دیدگاه مشخص کشوری و لشکری  بی برنامه  و بی کفایت، مطیع وفرمان بردار منحیث وسیله فشار میتوانید ازتحقق سریع تأمین صلح وثبات وهمآیشی ملی درافغانستان جلوگیری نمایید. و چنانچه که تاکنون درانجام رسالت سیاسی بدور از کرامت انسانی در عمل خویش خیلی  موفق هم هستید.

بادرد و تألم اظهار باید کرد که  در روند حاکمیت شش ساله  شمابر اثر تشدید ناامنی های گسترده وسازمان یافته کار مشترک مافیایی دولتی و طالبان  در مناطق جنوبی کشورهزاران هزار انسان هموطن ما جان های شیرین خود را از دست داده اند و فقط شما و تیم همتبار شما جوابده آنهمه جنایت  می باشید. همچنان ده ها انسان بیگناه ملکی وپولیس در شهر کابل و ولایات مختلف کشور بر اثر جنایات مرگبارسازمان یافته انتحاری از قید حیات خارج شده اند ، زخمی و معلول گردیده اند وفامیل های شریف وبیدفاع شان به ماتم نشسته اند. آن مادران هم میخواستند که جگرگوشه های خود را در قید حیات خوشبخت وپرسعادت و  سلامت ببینند.

اما برخلاف شما در اوقات مصاحبه های تلویزیونی خویش بدون احساس درد و تأثر و بدون اینکه در اندوه فروروید و با  تبختر وشماتت خاص از طریق رسانه های تصویری بگفته خود شما:  نمرات تلفن های دستی «...آخوند ملا عمر وحکمتیار صاحب» را خواستار می شوید. محترم رئیس جمهور از این همه ظلم وستم درد درونخواردر وجدان مردم ما حلول کرده. محترم ...  بدرد وناله مردم ریشخند مکنید. نمرات تلفن های حکمتیار و ملاعمر را بخاطر چه میخواهید. بگمانم که میدان را خیلی خالی یافته اید. بدون ضیاع وقت دریافتن آدرس های مورد نیاز شما افراد ذیل:  فاروق وردک، جبار ثابت، جمعه خان همدرد، وزیر اطلاعات و فرهنگ فعلی شما، استاد سیاف... میتوانند یاری رسانند.

اگر بنام شرم چیزی را میشناسیم بزرگترین دست آورد در جریان حاکمیت شما کشت خشخاش در افغانستان است که تأمین کننده 90 در صد از تریاک قاچاق در سطح بین المللی می باشد. و زیاده از 95 در صد مواد مخدر جهان در افغانستان تولید می گردد.

دست آورد های  بهتر شما در عرصه مشارکت مردم در حاکمیت سیاسی افزون بر تقسیم قدرت و حاکمیت دولتی کاملاً یکطرفه  بنفع همتباران قبیله گرای خویش اعم از اعضای حزب افغان ملت و سران دست دوم طالبان، باری با اخلاص واحسان مندی سزاوار دانستید که صرف ده پست ولایت  و سه پست وزارت وپست داد ستان کل  وچندین پست مشاوریت رابه  حزب گلبدین حکمتیار منحیث تحفه خداداد ارزانی نمائید.

فاجعه پلانشده خونین بغلان که منجر به شهادت شش نفراعضای مجلس نمایندگان منتخب مردم گردید وجان ده ها طفل نوجوان و خرد وبزرگ هم میهنان مارا گرفت. نوع دیگر رسوایی آشکار  سیاست ناکام قبیله در چهره خون وخشونت می باشد.

 بعد از وقوع این حادثه خونین بشکل خیلی ماهرانه دولت مانند همیشه در گلیم بی حُرمتی نشسته خود دزد،  دزد را می پالد. و نهاد ها وشخصیت های وابسته وغیر وابسته به اصطلاح مخالف دولت نیزاعلام نمودند که عاملین این جنایت شناسایی گردد.

چرا با عقل سلیم در دفاع از خون شهدای راه آزادی این سوال مطرح نمی شود که دولت مسؤل این حادثه است. همین طوریکه حفاظت جان رئیس جمهوری کرزی بدوش امرئیکایان است. مردم می بینند که کوماندو های امریکایی 24 ساعته ضامن سلامتی و حیات رئیس جمهوری افغانستان با چقدر مصارف کلان میباشند.

بناً دولت افغانستان در رأس حامد کرزی نیز مسؤل حفاظت و نگهداری صد در صد اراکین قوای سه گانه و شهروندان کشور ما میباشند. 

با فهم این اندیشه در قتل زنده یاد مصطفی کاظمی و دیگراعضای مجلس نمایندگان کشور در قدم اول حامد کرزی و والی ولایت بغلان مجرم درجه یک اند. اینکه گناه را به حزب حکمتیار واگذار می کنند یک روی قضیه است. اجراء وسازماندهی از قبل سنجیده شده و بموقع  چنین یک جنایت خونین بدون نیت وهمکاری همه جانبه دولت کرزی بصورت قطع ناممکن است.

به این اساس باید حکومت کرزی بمثابه یک حکومت بی مسؤلیت، بی کفایت وغیر کارا و شامل جرم در خونریزی ده ها هموطن ما در ولایت بغلان، از سمت ریاست جمهوری افغانستان استعفاء دهد. و راه را برای یک حکومت منتخب دور از بازی های قبیله و تبارگرایی باز نماید. بگذار این بار نه یک پشتون و نه یک تاجک، بل یک هزاره، یک ازبک تبار، یک هندو تبار آزاد غیر وابسته وبی آلایش از میان مردم برخاسته سمت رهبری زمام امور کشور را بگیرد.

آقای کرزی اگر شما و همتباران شما به قدرت، شهوت، پول و دارایی علاقه ندارید، واقعاً به صلح و امنیت و همآیش ملی، به آزادی و هبستگی مردم باور دارید. به این نیت نیک و پیشنهاد اخلاقی و انسانی تسلیم شوید. نگذارید که تیغ نوک تیز غرایز نفسانی خود محوری و قبیله گرایی شما بار دیگر در قلب زخمی صلحخواه مادروطن فرو رود. بالاخره همه ما شیر انسان خورده ایم حرمت به پاکیزگی آن شیر را داریم، بگذار که دیگر مادران و خواهران ما درغم و ماتم نه نشینند. مانند دیگر مادران جهان از زندگی مصون و دور از جنگ و خشونت  لذت برند. 

آقای کرزی شما مانند دیگر اسلاف تان حتا این بار در چهره دموکراسی هم نتوانستید حیات قبیله رااحیاء کنید.  با اینهم که در کارکرد های خویش در چند چهره ظاهر شدید مردم افعانستان را با جامه سبز در لباس تدلیس و غرب را با کلمات میان تهی ملمع شده به زبان انگلیسی در لباس دموکراسی هنوز فریب داده اید وبا همکاری مشاوران افغان ملتی وحزب اسلامی خود هم رهبری دولت و هم رهبری اپوزیسیون تفگندار طالبی را در اختیار همتباران خویش نگه داشته اید. با تأسف که با این همه امکانات باد آورده باز هم ناکام ترین مسؤل دولتی در تمام تاریخ بشریت هستید. چرا نیت نیک ندارید عهد شکن وبی پیمان هستید، به آزادی و تأمین حقوق شهروندی باور ندارید. به نجابت و اصالت انسان ارج قایل نیستید. به ایجاد جامعه مدنی عقیده مند نیستید. از دموکراسی و عدالت واقعی در کشور سخت میترسید.

وعلت اینهمه مخالفت های شما و همتباران قبیله گرای شما با ارزشهای دموکراسی و آزادی  در این راز نهفته است که با تحقق دموکراسی و تأمین همبستگی ملی، تشکیل ملت واحد و یک پارچۀ بدون پیوند اتنیکی و تباری آهسته آهسته مرگ مناسبات ایلی قبیله میرسد و جامعه شهروندی جای آنرا میگیرد. آنگاه شانس انتخاب و نصب جبری  شما و سایرهم نوعان شما بالای سرنوشت مردم ما  ازلندن و واشنگتن برای همیش از بین میرود. حال این راز تاریخی شما نزد مردم افغانستان  افشاگردیده است.

اکنون خوب آگاهید که در جریان حکومت وابسته خویش با استفاده سوء از نیروهای خارجی، مرتکب چقدرخیانت و جنایت شده اید. مردم از کردار و گفتار و رفتارنابجای سیاست جبری و تحمیلی  سردرگم شما به ستوه آمده اند.

داوران و قلم بدستان محترم ما با آگاهی و برداشت شان از بروز ماهیت اعمال سیاست جنایت و خشونت، قتل وکشتاردر افغانستان همواره به این شیوه ارج می گذارند که عاملان آنرا در خارج حاکمیت سیاسی دولت جستجو کنند و بخصوص در شش سال حاکمیت قبیله گرای حامد کرزی رسانه ها و مطبوعات از رادیو بی بی سی شروع تا رسانه های گفتاری، نوشتاری و تصویری وابسته و غیر وابسته همه در یک صف، عاملین ناامنی دهشت افگنی و جنگ و کشتاردر افغانستان را طالبان والقاعده و آی اس آی پاکستان وحزب اسلامی حکمتیار شناسایی کرده اند. این حقیقت دارد که این نهاد های سیاسی و تروریستی  وابسته به بیگانگان، دهشت افگن وقاتلین واقعی مردم افغانستان هستند.

اما خطرناک تراز این قاتلین بیرونی قاتلین درونی اند. که سر رشته آن در دست حاکمیت بی کفایت وابسته شوونیزم ذاتی جدید قبیله آقای حامد کرزی قرار دارد.

نتیجه :

درارتباط آموزش و برسی علل عینی بروز جنگ و جنایت قتل و کشتار در افغانستان چند اصل زیر قابل تأمل اند:

یک: توجیه حاکمیت قبیله در جامعه:  اسلام معتدل پادشاهی خاندان آل یحیا خان، سوسیالیزم شاخدار حفیظ الله امین، اسلام ستمگستر طالبان، دموکراسی نیشدار حامد کرزی، قابل پذیرش مردم ما نبوده نیست و نخواهد بود. زیرا در هر لباسی که این قبیله گرایان وابسته ظاهر می شوند یک نمایش کذایی بیش نیست. مگر هدف و ارمان همه این رهروان راه قبیله تقریباً نزدیک بکل  صرف نظر از تفاوت اندیشه ها وایدالوژی ایشان با خون و گوشت و پست خویش از سیاست قوم برتر(!) قبیلوی  دفاع می کنند.

دو: مردم عام افغانستان صلح و آزادی میخواهند وآرزومند زیست باهمی با سایر هم میهنان خویش می باشند. همبستگی همۀ ملیت ها و اقوام ساکن کشور: اعم از تاجک ها، پشتون ها، هزاره ها، ازبک ها...  را منحیث سنگپایه مطمئن حیات اجتماعی در سراسر کشور قبول و گرامی می دارند. سازماندهی و بروز جنایات و جنگ و خشونت از طرف گروهک های بی فضیلت وابسته بغیر به اصطلاح از نام تبار نمیتواند اراده آهنین مردم ما را نسبت  به صلح وثبات  آشتی ملی خدشه دار سازد. مردم افغانستان به امید فردای پرسعادت نه ازطریق جنگ بل از طریق ابراز وجود وحق خواهی مسالمت آمیزبسوی جامعه مدنی در حرکت اند. و با برخورد عقلانی به آینده سیاسی افغانستان صرف از صلح وآزادی حمایت می کنند.

سه: مردم افغانستان بخاطر جلوگیری هرچه بیشتراز آشوب و خشونت و تأمین ثبات و آرامش سراسری در کشور، خواهان استعفای حامد کرزی و برطرفی تمام اعضای حزب گلبدین بشمول وزراء و دادستان کل، مشاورین و والیان ده گانه از پست های حاکمیت دولتی هستند. و خواستار اعاده و حیثیت حقوقی و قانونی به شهدای حادثه غم انگیزبغلان میباشند.

با عرض حرمت و احترام
بصیر کامجو
basirkomjo@yahoo.de

 



بصیر کامجو

12 Nov. 2007
  
  
Copyright © 2005-2007 www.khorasanzameen.net